نمایش جزئیات
متن گریز روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها
مادر !مرا از عاشورا نترسان . مرا به کربلا دلداری مده . عاشورا اینجاست . کربلا این جاست . اگر کسی جرات کرد در تب و تاب مرگ پیامبر خانه ی دخترش را آتش بزند ، فرزندان او جرات می کنند خیمه های ذریه ی پیغمبر را آتش بزنند . من بچه نیستم مادر !شمشیر هایی که در کربلا روی برادرم کشیده می شود ؛ساخته ی کارگاه سقیفه است . اگر علی این جا تنها نماند که حسین در کربلا تنها نمی ماند . حسین در کربلا می خواهد با دلیل وآیه اثبات کند که فرزند پیامبراست . پیامبری که تو در خانه ی او ودر حریم مورد تعدی قرار گرفتی . تعدی به حریم فرزند پیامبر (ص)سنگین تر است یا نوه ی پیامبر؟مادر ! در کربلا هیچ زنی میان درودیوار قرار نمی گیرد. خودت گفته ای ما حداکثر تازیانه می خوریم ؛ اما میخ آهنین بدن هایمان را سوراخ نمی کند . نگو گریه نکن مادر ! باید مرد در این مصیبت . باید هزار بار جان داد خاکستر شد . ما سخت جانی کرده ایم که تا کنون زنده مانده ایم . نگو که روزی سخت تر از عاشورا نیست. در عاشورا کودک شش ماهه به شهادت می رسد ؛ اما تو کودک نیامده ات به شهادت رسید . من دیدم که خودت را در آغوش فضه انداختی و شنیدم که به او گفتی ،مرا بگیر فضه که محسنم را کشتند .
ظلم اشرار کجا فاطمه ی زار کجا
ضرب مسمار کجا مخزن اسرار کجا
آتش کینه کجا محسن شش ماهه کجا
در خور سنگ جفا شاخه ی پربار کجا
بهر احقاق حقوق و طلب حق علی
پهلوی دخت نبی و درو دیوار کجا
این سری است خدایا بنما افشایم
یک تن و این همه رنج وغم و آزار کجا
عوض مزد رسالت ز ره ظلم و ستم
پیکر فاطمه و ضرب درودیوار کجا
برای دخت پیغمبر درودیوار می گرید
به حال سینه ی مجروح وی مسمار میگرید
رسن برگردن حبل المتین چون خصم افکندی
برایش فاطمه با قلب آتش بار میگرید
ستاند تا فدک را صورتش را سیاه از کین
زبهر محسنش از غم درودیوار میگرید
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
انتشارات: صبح امید