نمایش جزئیات
متن گریز روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها
ابن ابی الحدید سنی مذهب از استاد خود نقل می کند که :حتی در جاهلیت ،اگر مردی زنی را با سنگ نرمی می زد یا چوب دستی می گرفت و دست به سوی زنان دراز می کرد ،از آن پس او و فرزندانش را با آن کار یاد می کردند و سرزنشش می نمودند .این کار برای آنها ننگ شمرده می شد . امیرالمومنین (ع) هم در جنگ صفین به نیروهایش سفارش کردکه با زنان بدرفتاری نکنید و به آنان آزار نرسانید و دیگران را نیز به این کار تشویق نکنید حتی اگر ناموس شما را هم دشنام دهند و به امیران شما ناسزا بگویند . اگر می توانستم دستور می دادم تا آنها را رها کنید ؛ هر چند زنانی مشرک باشند ؛ اما امان از سنگدلی های آن قوم جاهل که حتی رسم جاهلیت خود را هم شکستند !آری کاری کردند که زبان حال بچه های امیرالمومنین (ع) این چنین شده بود :
هر لحظه بر این در که بیفتد نظر من
زآن آتش سوزنده بسوزد جگرمن
در پشت همین در زفشار در و دیوار
افتاد ز پا مادر نیکو سیر من
بر چهره ی زردم بنگر گرد یتیمی
در کودکی ای وای که خم شد کمرمن
مظلومی مادر ،زندآتش به دل ؛اما
مظلوم تر از مادر من بُد پدر من
از آتش کین دشمن بی عاطفه سوزاند
کاشانه ی او لانه ی او بالو پر من
آثار فدک ؛از نظرم محو نگردد
ای کاش بر آن کوچه نیفتد گذر من
زآن ناله که زد فاطمه بین درو دیوار
سوزاند به یکباره ،همه خشک و ترمن
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
انتشارات: صبح امید