نمایش جزئیات

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها _ حجت الاسلام میرزامحمدی

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها _ حجت الاسلام میرزامحمدی

السَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ

گل، بر من و جوانی ِ من،گریه می کند

بلبل به هم زبانی ِ من،گریه می کند

من گریه مخفیانه نمودم،ولی علی

بر گریه ی نهانی ِ من گریه می کند

*براتون بگم حال فاطمه این روزا چگونه ست؟امام صادق (ع)فرمود : " لَزمَتِ الفَراش"مادر ما تو بستر افتاد، دیگه نتونست بلند شه "وَ نَحِلَ جِسمُها و ذاب لَحمُها" روز به روز بدنش ضعیف و لاغر می شد "حَتی صارَت كالخَیال" از مادر ِ ما فقط یه شبهی باقی مانده بود، آماده ای یا نه؟ صدا زد :*

از درد شانه،شانه نشد موی زینبم

دختر به ناتوانی ِ من ،گریه می کند

دلتون رو ببرم کربلا

دیگر حسین را نتوانم بغل کنم

این گل به باغبانى ِ من گریه مى کند

*الله اکبر، معلومه نمی تونس دیگه بغلش کنه با سینه ی شکسته ای که به سختی نفس می کشید،چه جوری میتونه بچه هاش رو بغل کنه ،اینجا نتونست بغل کنه، اما یه جا دل سیر ،سر حسینش رو بغل گرفت ،کربلایی ها ، زن خولی میگه دیدم کنار تنور ِ خونم ،چند زن مجلله آمدن همه زیر بغل یه خانمی رو گرفتند" اینا کین کنار تنور خونه ی من ؟دیدم خم شد،دست داخل تنور برد سر بریده ای رو بغل گرفت .......آی حسین*.....

.