نمایش جزئیات

زمزمه و ذکرِ توسل شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم سید رضا نریمانی

زمزمه و ذکرِ توسل شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم سید رضا نریمانی

کیست زهرا آن‌ که ختم الانبیا را کوثر است
چیست کوثر هدیۀ حق ، هستیِ پیغمبر است
 
لیلةُ القدر خدا ، روحِ دو پهلوی رسول
جان قرآن قلب دین رکن وجودِ حیدر است
 
مادر سادات ، ناموس خدا ، کفو علی
بانویِ هر دو سرا ، خاتونِ روز محشر است
 
نام او کوثر بدان معنی که او دخت رسول
مدح او اُمّ اَبیها کو نبی را مادر است
 
هیچ‌کس جز او نپرورده به دامن دو امام
دامن او مشرقِ دو مهرِ گردون پرور است
 
گرچه نامی نامیش در پنج تن آمد علم
در میان چارده معصوم زهرامحور است
 
با وجود مریم و حوّا، خدیجه، آسیه
از همه زنهای جنّت فاطمه بالاتر است
 
دختری پروده چون زینب که در صبر و رضا
صابران را پیشتاز و سالکان را رهبر است
 
کیست زهرا لیلة القدری که قبر مخفیش
کعبۀ کعبه، صفای مروه، روحِ مشعر است
 
ماهِ رخسارش علی را وجه ربّ العالمین
مصحف رویش محمّد را کتاب دیگر است
 
هرکه راه او نپوید تا ابد گمراهیش
هرکه خاک او نشد در حشر خاکش بر سر است
 
کیست زهرا کفو بی‌کفو امیرالمؤمنین
آنکه او را اوّلین مرد دو عالم همسر است
 
کیست زهرا آنکه قبر مخفیش در قلب ماست
کیست زهرا آنکه مهرش جانِ جان در پیکر است
 
کیست زهرا آنکه در عالم در مزارش گم شده
در درون تربتش پنهان جهاد اکبر است
 
سینه و دست و جبینش بوسه گاه مصطفی
حجره اش معراج بابا، بیت، بیت داور است
 
روی مستورش سماوات العلی را آفتاب
قبر پنهانش به کلّ خلق سایه‌گستر است
 
نسل او روییده همچون گل در اقطاع زمین
دامنش چون آسمان هر لاله‌اش یک اختر است
 
بی سبب نبود اگر امّ ابیها خوانیش
مکتب ختم رسل پاینده از این دختر است
 
یا محمّد احترامش کن، در آغوشش بگیر
کوثر است این، کوثر است این، کوثر است این، کوثر است
 
ملک داور مرتفع، بیتی که زهرا بانویش
قلب احمد ژرف دریایی که اینش گوهر است
 
قبلۀ جان نبی باب الولای فاطمه است
بی سبب نبود که چشم انبیا بر این در است
 
تازیانه خوردن و پاسِ علی را داشتن
در فضیلت فتح احزاب است و بدر و خیبر است
 
فاطمه تنها ولی تنها طرفدار علیست
خانۀ او حجرۀ او بستر او سنگر است
 
ای در و دیوار شاهد باش فردا ، فاطمه
مادر اوّل شهید از عترت پیغمبر است
 
ای غلاف تیغ شرمی دست ، دست فاطمه است
تو نمی دانی که این دست خدا را یاور است
 
ضربۀ دستی که از آن گوشواره بشکند
چون کند با صورتی کز برگ گل نازکتر است
 
باورم ناید که زهرا پشت در افتد ز پا
کوثر مولاست این یا مرغ بی بال و پر است
 
در وفای فاطمه این بس که تا روز وفات
روی سیلی خورده اش مخفی ز چشم شوهر است
 
فاطمه داغ پدر دیده‌ست، دلجویی ببین
تازیانه تسلیت، گل، شعله‌های آذر است
شاعر :  استاد غلامرضا سازگار
.
.
ای در و دیوار شاهد باش فردا ، فاطمه
مادر اوّل شهید از عترت پیغمبر است
 
ای غلاف تیغ شرمی دست، دستِ فاطمه است
تو نمی دانی که این دستِ خدا را یاور است
 
ضربۀ دستی که از آن گوشواره بشکند
چون کند با صورتی کز برگ گل نازکتر است
 
باورم ناید که زهرا پشت در افتد ز پا
کوثرِ مولاست این یا مرغ بی بال و پر است
 
در وفای فاطمه این بس که تا روز وفات
رویِ سیلی خورده اش مخفی ز چشم شوهر است
 
فاطمه داغ پدر دیده‌ست ، دلجویی ببین
تازیانه تسلیت، گل، شعله‌های آذر است
 
شاعر : #استاد_غلامرضا_سازگار
 
وای .. مادرم مادرم مادرم
 
زهرا، الانِ كه تو خونه غوغا شه
الانِ كه قد علی تاشه
ببین كه دارن در و هل میدن
الانِ كه با یه لگد وا شه
 
زهرا ، بگو میخوای كنار من باشی
زهرا ، خدا كنه از رو زمین پاشی
زهرا ، بگو كه حال بچه‌مون خوبه
زهرا ، نگو علی بعیده بابا شی
 
بمیرم ، چه آتیشی شده به پا 
الهی ، ریحانۀ باغِ خدا
نسوزه ، تو ازدحام شعله‌ها
 
رفته جلویِ چشمایِ من از هوش
نشد آتیش با اشکایِ من خاموش
 
وای ، خدایا تو آتیش و دود
وای ، هجوم تازیونه بود
وای ، ریحانۀ من شد کبود
 
«وای ، یا فاطمه یا فاطمه»
 
تا اومد  زهرا میون شعله‌ها
صدا زد  جونم فدایِ مرتضی
بالا رفت  تموم تازیونه‌ها
 
مدینه شد دنیایی از درد ای وای
یه کوچه و چهل تا نامرد ای وای
 
وای ، مادر تو کوچه چی کشید
وای ، دنبال حیدر می‌ دوید
وای ، شکر خدا زینب ندید
 
«وای ، یا فاطمه یا فاطمه»
 
ندارم با دست بسته فاطمه
به غیر از یه قلب خسته فاطمه
غرورم خیلی شکسته فاطمه
 
سخته برام زهرا رو خاکا باشی
یه یاعلی بگو تو از جا پاشی
 
وای ، تا گفتی یا اباالحسن
وای ، مقابل چشای من
وای ، تو رو تو کوچه میزدن
 
«وای ، یا فاطمه یا فاطمه»
.