نمایش جزئیات
مدیحه سرایی و توسل به سیدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام _ استاد حاج منصور ارضی
دوباره شهرِ مدینه بویِ جنان آمد
نویده روشنی از هفت آسمان آمد
فضایِ شهر که از عطرِ گل معطر شد
زِ نسلِ پاک حسن عالَمی مُنور شد
به چند واسطه انوارِ ظاهری تایید
زِ سبط مجتبوی نورِ باقری تابید
قدم به خاکِ جهان زد گلی خدایی بو
مُحدث علوی یارِ مصطفایی بو
بنازم آنکه زِ حکمت رساند امدادش
به علم و حلم و صبوری شبیه اجدادش
کسی که از پَر قنداق عاشقِ علی است
چه عاشقی سه امام همام را ولی است
اگر چه خوبی آلِ کریم باید گفت
کنون مدیحۀ عبدالعظیم باید گفت
مدیحِ عبدالعظیم است مدحِ پیغمبر
چنان که ملکِ ری ش کربلاست تا محشر
خداوکیلی از آن دم که تازه مهمان شد
به لطفِ هادی دین چهل چراغِ ایران شد
چه ناب رهبرمان وصف میکند او را
ری است قبلۀ تهران و اوست قبله نما
وجود اوست که شد مُلک ری به قم پیوند
همان که مکتب اسلام زد از او لبخند
همان که از شه دین شیعه را پیام آورد
به ما زِ سویِ امام رضا سلام آورد
همان که درسِ امام جواد را خوانده
به نزدِ هادیِ دین اعتقاد را خوانده
حدیث سلسله را نقل کرده از معصوم
پیام کربُبَلا را گرفته از مظلوم
شبیه هادیِ دین درد و داغِ هجران دید
به دورۀ متوکل هزار حِرمان دید
حریم کربُبَلا رد پایِ عدوان شد
سه بار شخم زدندُ به خاک یکسان شد
به امرِ حاکم ظالم حرم به آب اُفتاد
ولی حسین خودش از عطش زِ تاب اُفتاد
نبود عبدالعظیم آن زمان که در گودال
تنِ حسین به سُّم ستور شد پامال
اگرچه شد حرم یار بر سرش ویران
ولی ندید تنش را به زیرِ نیزه نهان
ندید دختِ علی را، راهِ چاره میگیرد
ندید بوسه زِ رگ هایِ پاره میگیرد
*ایام ولادت آقا سیدالکریمِ ...*
گندم ری ثمنت شد، بابی انت و امی
غرقِ خون کل تنت شد، بابی انت و امی
تو نفس میزدی اما، بین دشمن چه جدالی
بر سر پیرهنت شد، بابی انت و امی
وای از آن واعطشا گفتنِ تو قاتلِ جانم
ناله ی دل شکنت شد، بابی انت و امی
بر لبت ذکر مناجات و دعا بود ولی حیف
نیمه کاره سُخنت شد، بابی انت و امی
جلویِ چشم همان خواهرِ دلداده ات آقا
قطعه قطعه بدنت شد، بابی انت و امی
مادرت آمد و با قامتِ خم در دلِ صحرا
اولین سینه زنت شد، بابی انت و امی
پیکرت ماند غریبانه رویِ خاکُ در آخر
بوریایی کفنت شد، بابی انت و امی
شاعر: محمد جواد شیرازی