نمایش جزئیات
مرثیه حضرت صدیقه طاهره زهرای مرضیه سلام الله علیها _حاج منصور ارضی
شب حمله کندگر به سحر مسئله سازاست
از کوچه ی باریک،گذر مسئله سازاست
تنهایی در وقت خطر ، مسئله سازاست
هنگام گذر درد کمر ، مسئله سازاست
در خانه بمان تا که سرت درد نگیرد
*بی بی جان*
در خانه بمان تا که سرت درد نگیرد
در پیش حسن ، بال و پرت درد نگیرد
امروز لباس غم غربت به تن توست
طاغوت تمام هدفش سوختن توست
دنبال تو میگردد و فکر زدن توست
*چی کار کردن با بی بی ... بی بی جان .... *
راهت وسط رد شدنت بند میآید
از ترس زبان حسنت بند میآید
*نه که آقا بترسه ، چند لحظه متحیر شد .... کی بود زد تو گوش مادرم ...*
می بینم از اینجا که تو انگار میفتی
سیلی بدی میخوری و زار میفتی
وقتی که سرت خورد به دیوار میفتی
تا خانه بیایی صد و ده بار میفتی ....
خانم ، نکند قلب تو آزرده بماند
میمیرم اگر چشم تو خون مرده بماند
*همش اشاره ست ....*
تا کرببلا کار اگر که برسد چه ؟
این کوچه به بازار اگر که برسد چه ؟
زینب همه جا زار اگر که برسد چه ؟
تا مجلس اغیار اگر که برسد چه ؟
امروز دعا کن که به سوگش ننشینیم
ما دخترمان را سر بازار نبینیم... 2