مدح _ حضرت زهرا سلام الله علیها _ فاطمیه _ حاج حسین سازور

عمری کنار سفره ی مولا نشسته ایم شکر خدا که دست به دامان حیدریم در،بی کسی همه کس ماسبط مصطفاست تا با عزیز فاطمه هستیم سروریم قابل اگر به رتبه ی منا نبوده ایم شکر خدا غلام ، غلامان قنبریم شاید میان نامه ی بعدی ، علی نوشت ما نسل  صد هزارمی شاه خیبریم دلبر ندیده در ره او کشته می دهیم ما پیرو امام و شهیدان و رهبریم این عاشقی هزینه اگر خواست حاضریم همچون شهیدعشق اگرخواست بی سریم ما را نخواست کشته ببیند وگرنه ما جان بر کفان غربت یک پاره حنجریم آقا قسم به مادرتان تا هنوز هم در فکر انتقام ز سیلی مادریم صورت توحید دارد سجده های فاطمه سجده باید کرد تنها پس به پای فاطمه خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش مصطفی ختم رسل شد در هوای فاطمه بارها از ربی العلی خود فهمیده ایم میخرد ما را خدا با ربنای فاطمه *گفتم مدح مادرتون رو بخونم لذت ببرید* یا علی گفتیم و یا زهرا درآوردن از آن با علی تصدیق شد اصلا ولای فاطمه می رسد خیر قنوتش بر درو همسایه اش پس چه می ارزد که من هستم گدای فاطمه خوش به حال فاطمه حسن حصین حیدرست خوش به حال مرتضی دارد هوای فاطمه فرضا اینکه قبر پنهانی او پیدا شود اصلا از اول نبود این خاک جای فاطمه او اگر میخواست آتش را گلستان کرده بود معجزه کاری نداری که برای فاطمه *گفت من میخوام برا خدا بسوزم ، من میخوام به پای علی بسوزم... من میخوام بسوزم تا دوستانم فردا قیامت نسوزند * او اگر میخواست آتش را گلستان کرده بود معجزه کاری ندارد که برای فاطمه قامتش آیینه ی صبر علی بودو شکست شانه ی دیوار شد بعدا عصای فاطمه ضربه ی دیوار نه، آتش نه ،حتی میخ نه در نیفتادن اینها با حیای فاطمه صحبت محسن وسط آمدوگرنه فضه دید در نمی آمد به این زودی صدای فاطمه.... .