حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه و توسل جانسوز _ شب اولِ فاطمیه حسینیه امام خمینی(ره) _استاد حاج منصور ارضی

روضه و توسل جانسوز _ شب اولِ فاطمیه حسینیه امام خمینی(ره) _استاد حاج منصور ارضی

ذاتِ اَحد در چهارده معصوم ، زهراست باشرح کوثر چهارده معصوم ، زهراست

هر پنج تن ، هر چهاده معصوم زهراست محور فقط بر چهارده معصوم زهراست

زهرا علی را دارد از این دارِ دنیا هر شب گره وا می کند از کار دنیا

تا حشر لولای درش لولاک سازست آن خانۀ کوچک مصلّیِ نمازست

دست گدای چادرِ صدیقه باز است ... ما را خریدِ فاطمه این امتیاز است

وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلاَیَتِكُمْ ، طیِباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَة لِأَنْفُسِنَا

آنان که عشقِ مرتضی را می شناسند در نوکری سلمانِ ما را می شناسند

**خادمِ فاطمه بود ... یه روز بی بی نمی دیدش می گفت سلمان کجایی .....*

اَسماءِ حُسنی را به مریم یاد دادن تسبیح زهرا را به ما هم یاد دادن

هر چه به ما در زیر پرچم یاد دادن از فاطمیه تا محرم یاد دادن ...

مهریه اش آب استُ اشکِ مستجاب است او گریه هایش منشاءِ هر انقلاب است

ریحانۀ پیغمبرِ ما شد از اول امیدِ روز محشرِ ما شد از اول

هم خط شکن هم سنگر ما شد از اول راهِ درستِ رهبرِ ما شد از اول

زهرا مدال سینه اش عشقِ علی بود در کوچه حِرزَش لافَتی اِلا علی بود

این زن جهادش روزه داری خانه داری ست شرطِ تولّیی که دارد جانِساری ست

شمشیرِ گفتاری که دارد ذوالفقاریست وقتی اصولِ مکتبش حیدر مداری ست

اسلام پیغمبر فقط تبیین زهراست ما هرچه داریم از اصول دین زهراست

*بی بی جان ... ما اومدیم برات عزاداری کنیم ... یه ذره معرفت ما رو زیاد کن ...*

پایِ علی زهرا سری پر درد دارد در کوچه ها سهمِ سلامی سرد دارد

از ضعفِ بازو رنگُ رویی زرد دارد ...

یا زهرا ......

پر کرده دیگر خانه را مادر بمان ها دیوارُ در بودندُ زهرا آن میان ها

پشت علی را داشت وقتِ امتحان ها بر صورتِ او ماندهِ از آتش نشان ها

*فقط یه سوال دارم ...*

آنجا مقرّب ها سپر بودند ای کاش مقدادُ سلمان پشتِ در بودند ای کاش ...

*همه منتظراجازۀ مولا بودن .....*

جارو کشیدن با تنِ تب دار سخت است پهلو به پهلو گشتنِ بیمار سخت است

رفتن کنارِخانۀ انصار سخت است زن پیشِ شوهر بشکند بسیار سخت است

*بزاز اینطور بگم شاید بعضی ندونن چی شده .... حضرت وقتی میرسید درِ خونۀ اینا ، خودش عقب وامیستاد .... فاطمه میومد پایین میگفت علی جان صبر کن ،  میگم من دخترِ پیغمبرم قبول می کنن ...  در میزد .... بعضی شبا دیگه درُ باز نمی کردن ....*

بر آشناها رو زدُ رویش زمین خورد حیدر کنارش بودُ پهلویش زمین خورد

زهرا علی ،زهرا حسن،زهرا حسین است تفسیرِ یک یا فاطمه صد یاحسین است

زهراست دنبالِ سرش هرجا حسین است پایین نیزه فاطمه ... بالا حسین است

مسمار خنجر شد گلو را زیر و رو کرد گودال را در کوچه باید جستجو کرد

.