سینه زنی واحد _ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج حسین سازور

اشک ازدیده ی خونبار بیفتد سخت است هر کجا بستر بیمار بیفتد سخت است 2 اوج این واقعه را جان علی می داند 2 خانم خانه که از کار بیفتد سخت است به خدا فرق ندارد که کجا یک مادر 2 کوچه یادر خم بازار بیفتد سخت است 2 به زمین خوردن مادر به کناری اما 2 پیش چشم پسر انگار بیفتد سخت است *مردم* سینه اش شد سپر شیر خدا ، اما حیف کاراین سینه به مسمار بیفتد سخت است *روضه م رو تموم کنم شما هم گریه نکردید عیبی نداره ... زن ها میفهمند این یه خط شعر رو اونا بلند ،بلند گریه کنن،آگه تو هم فهمیدی بلند گریه کن* آنکه مادر شده این واقعه را می فهمد بعدِ شش ماه اگر بار بیفتد سخت است *یا زهرا .......* خواست تا شانه کند موی سر زینب را ... شانه از دست گرفتار بیفتد سخت است *انقد رمق نداشت موهای دختر رو شوند کنه ..... یا زهرا.....* فاطمه شمع شبستان علی 2 مادر خوب یتیمان علی 2 بشنو ناله ی طفلان علی 3 رفتنت خانه خرابم می کند بودنت چون شمع آبم می کند 2 ای چراغ خانه ام سو سو مزن ناله از درد رخ و بازو مزن 2

.