سینه زنی سنگین _ حضرت زهرا سلام الله علیها _ کربلایی حنیف طاهری

ای گوهر جان که جان طاهایی ای دُرِّ محمدی که دریایی ممدوحه ی شخص اول خلقت محبوبه ی ذات حی یکتایی 2 هم آیئنه ی کمال والشمسی هم والقمر اذا تلاهایی در بیت محقر گلیم خود بر کل وجود حکم فرمایی 2 (هم سیده ی نسای امروزی هم شافعه الرجال فردایی 2 ) 2 ترسم که کنم پرستش زیرا آیینه ی حسن حق تعالی یی در عز و کمال دخت توحیدی در قدر و جلال مام بابایی ما ذره تو جاودانه خورشیدی ما قطره تو بیکرانه دریایی (ما تیرگی و تو مطلع الانوار ما خوار ره و تا باغ گل هایی )2 از هر چه نگفتنی ست تو آگاهی بر هر چه ندیدنی ست بینایی 2 مدح تو ز همچو من کجا آید این کار خداست ، از خدا آید اوصاف تو ای ملیکه ی هستی وحی ست که باید از سما آید 2 تا حقه سخن ادا کند جبریل با کوثر و قدر و هل اتی آید خیزد ز پی دست بوسیت احمد از دور گرت صدای پا آید این نیست عجب اگر کنیزت را چون مریم از آسمان غذا آید یا بهر طواف حجره ات کعبه با زمزم و مروه و صفا آید بر دست تو بوسه زد ذبی کین دست بر دست خدا گره گشا آید منت نبرد ز پادشاهان هم هر کس که گدات را گدا آید (جایی که دوباره بر درت هر روز بر عرض سلام مصطفی آید جا دارد اگر برای دربانی موسی کلیم با عصا آید 2 ) 2 عیسی برد آرزوی بیماری کین جا به بهانه ی شفا آید ای آنکه ز تار تار هر مویت آوای خدا خدا خدا آید از تو همه عفو و بخشش و رحمت از ما همه عجز و التجا آید با اشک دو دیده شستشویم ده وز خاک مدینه آبرویم ده 2 مادرم زهرا ..... 4