حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

مدح و مرثیه_میلاد حضرت زینب کبری سلام الله علیها_حاج میثم مطیعی

مدح و مرثیه_میلاد حضرت زینب کبری سلام الله علیها_حاج میثم مطیعی

آنان که مشق اشک مرتب نوشته اند
با خط عشق این همه مطلب نوشته اند
آنان که بال گریه در آورده اند را
هم دوش انبیاءِ مقرب نوشته اند
این چند خط مختصر اما مفید را
هر روز خوانده اند که هر شب نوشته اند
تقدیر دو پیالۀ ما را هزار سال
پیش از شروع گریه لبالب نوشته اند
تکلیف چشم های مرا از همان نخست
از روی اشک حضرت زینب نوشته اند

یعنی که تشنگی ام ازاین مشرب است و بس
یعنی امام گریۀ ما زینب است و بس

ای دختر تجلی توحید آمدی
ای ماه! روی دامن خورشید آمدی
ای لاله ای که قبل شکوفایی ات حسین
هرگز چنین شکفته نخندید آمدی
هر چند در حجاب ولایت نهفته ای
روشن تر از تمام موالید آمدی
در خانۀ زمینی زهره از آسمان
ای ماه، ای ستارۀ ناهید آمدی
راهی دراز را به هوای برادرت
با صد هزار آرزو - امید آمدی

از نسل آفتابی و مهتاب در حجاب
پلکی بزن به روی برادر کمی بتاب

***

آیینه نیست این که نشسته برابرت
هم شکل توست، مثل پدر مثل مادرت
سیب بهشت، سیب علی، سیب فاطمه
یک نیمه اش تو هستی و نیمی برادرت
نور است و نور هر طرفی را نظر کنی
لذت ببر از این همه خورشید در برت
قلبت شبیه قبله نما دیده ی تو را
برده به سوی کعبه ی ابروی دلبرت

دختر شدی نه این که فقط خواهری کنی
باید برای اشک پدر مادری کنی

ای کام عرش تشنۀ یک ربنای تو
مشتاق حال راز و نیازت خدای تو
خالق یکی و عشق یکی و وفا یکی
نشنیده است گوش فلک هم دو تای تو
وقتی که رو به قبله کنی جلوه می کند
در آسمان هفتم حق رد پای تو
ما نه که بوده وقت نماز شبانه ات
چشم امام ملتمس یک دعای تو
هر کس شهید عشق تو شد زنده می شود
باید بمیرد آن که نمیرد برای تو

در قدر کس چنان تو جلیله نمی شود
هر بانوی عشیره عقیله نمی شود

***

چه کوچک است وسعت دنیا به چشم تو
کوچک تر از ستاره از این جا به چشم تو
تو از کدام پنجره دیدی که کربلا
هر "ما رأیت" بود "جمیلا" به چشم تو
انگار فصل بارش چشم تو دائمی ست
آخر که ریخت این همه دریا به چشم تو
در صورت سه ساله چه نقشی نشست که
شد زنده یاد صورت زهرا به چشم تو

مانند تو که طعم بلا را چشیده است؟
دوشت هزار بار مصیبت کشیده است

قلب قرار عرش خدا بی قرار توست
نبض نظام بخش جهان هم جوار توست
تو حیدر میان حجاب و رقیه هم
چون قاب عکس کوچک زهرا کنار توست
با نیم اشاره ات نفس زنگ اشتران
در سینه حبس شد اگر، از اقتدار توست
با خطبه کاخ ظلم و ستم را به هم زدن
یا کار مادر تو بود یا که کار توست
با تیغۀ حجاب تو دشمن شکست خورد
این جنگ تو، حماسۀ تو، کارزار توست

یک گوشه از روایتت آیات مریم است
روز ولادت تو شروع محرم است

شاعر: محسن عرب خالقی