نمایش جزئیات
مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا به نفس حاج مهدی سلحشور
بیا و درد هجرانِ محبان را مداوا کن نگاهی از کرم بر چشم هایِ خستۀ ما کن بیا از غربت جدّت بگو با مردم عالم بیا و چشم ما را از سِرشک سرخ دریا کن *عزیزِ زهرا .. کاشکی الان پرده ها کنار میرفت من میدیدم الان کجایی عالمی آقا .. لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوىٰ ؟..* کنارِ علقمه با مادر مظلومهات زهرا دو چشم خویش را دریا، به یادِ چشم سقا کن من و شما یه چیزی از چشم های عباس میگیم .. اما آقا دیده .. شنیدن کی بود مانندِ دیدن .. قربونِ چشمایِ تیر خوردۀ عموجانت برم ..* بیا و تیر را بیرون بکش از حنجر اصغر پسر که ذبح شد از تیرِ قاتل فکر بابا کن بیا دستِ یداللهی برون از آستین آور طناب خصم را از دستهایِ عمّهات وا کن سر بالای نی، آوای قرآن، خندۀ شادی بیا دروازۀ ساعات و زینب را تماشا کن *التماسِ چشماتُ کن .. فردا قیامت باید حسرت بخوریم .. به چشمات بگو آی چشم ها، به زینب خندیدن شما جبران کن .. عرض روضه ام و از همه التماسِ دعا .. نان و خرما داشت میداد به بچه ها .. یه وقت زینب یه نگاه کرد گفت دارید چه کار میکنید؟.. صدقه بر ما حرامه .. ما اهل و بچه های پیغمبریم .. من زینب دخترِ علی ام .. یه جمله ای گفته مرحوم جزایری تو خصائص الزینبیه ، اگه یه عمری برا این یه جمله گریه کنیم جا داره .. صدا زد شما میگید ما خارجی نیستیم ، من به این حرفا کاری ندارم ، برا این اهل و دیار هستید یا نه با اینم کاری ندارم؛ اما حال و روزِ شما رو که میبینم از خدا میخوام زن و بچۀ منو به حال و روزِ شما نندازه .. این چه اوضاعیِ برا شما درست کردن .. همه صورت ها زخمی ، پاها آبله زدن ، با این معجرهایِ پاره بچه ها دارن سرها رو میپوشونن .. ای حسین ... .