حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

مدح و توسل ویژۀ میلاد حضرت مهدی سلام الله علیه _ حاج حنیف طاهری

مدح و توسل ویژۀ میلاد حضرت مهدی سلام الله علیه _ حاج حنیف طاهری

امشب خبر ز عالم بالا رسیده است زیباترین ستاره ی دنیا رسیده است امشب حکیمه باش و ببین پور عسکری با هیبت و شمایل طاها رسیده است در او خلاصه گشته خِصال پیمبران موسی رسیده است،مسیحا رسیده است جبریل با هزار فرشته از آسمان کرده نزول،بهر تماشا رسیده است سر را بُرید یوسف کنعان به جای دست وقتی شنید یوسف زهرا رسیده است امشب دلم به مأذنه اینگونه داد اَذان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان در پیش سَرو قامت تو،تا شدن خوش است در فصل غیبت تو شکیبا شدن خوش است دست کسی به دامن نرجس نمی رسد وقتی صدف به گوهر یکتا شدن خوش است روزی امیرزاده و روزی کنیز شد حالا عروسِ حضرت زهرا شدن خوش است ما ذرّه ایم و کار شما ذرّه پروری است در زیر آفتاب تو پیدا شدن خوش است وقتی شناسنامه ی ما مُنتسَب به توست در سایه سار مهر تو معنا شدن خوش است هرکس شنید نام شما را قیام کرد در راه بندگیّ تو آقا شدن خوش است در شرح وصف تو چه برآید از این زبان؟! عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان ای که کرم سجیّه و لطف است عادتت بالاتر است از همه عالم سیادتت حالا هزار و یکصد و هفتاد و هفت سال بگذشته ای عزیز خدا از ولادتت پنهان شدی اگرچه تو در پشت ابرها هر دم رسیده است به دلها عنایتت هر صبح وعده ی من و تو در دعای عهد هر عصر جمعه زمزمه های زیارتت آقا سلام ما به رکوع و سجود تو آقا درود بر تو و ذکر و عبادتت کِی می رسد ندای أنا المَهدی ات به گوش؟ بالاتر از تمام عَلَم هاست رایتت کانون عدل و داد شود با تو این جهان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان بارِ فراقِ یوسف زهرا کشیدنی است گر وصلِ او به جان بخَرم من،خریدنی است ای آنکه طعنه میزنی ـ آقای تو کجاست؟ روزِ ظهورِمنجی عالم رسیدنی است آن روز ذوالفقارِ علی دست او بود یعنی که رنگ از رُخ کافر پریدنی است یا فارس الحجاز! من از مشهدالرّضا بیتی بیاورم ز شفق،که شنیدنی است (سوگند می خورم گل باغ تو چیدنی است چشم سیاه و خیمه ی سبز تو دیدنی است) ای آخرین امام من، ألغوث ألاَمان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان وقتی که نیستی تو،خزان است روزگار وقتی که می رسی،همه جا می شود بهار تقصیر ماست اینکه بیابان نشین شدی محروم مانده ایم ز درکِ حضور یار ما از چه نیستیم شب و روز یاد تو؟! وقتی که هست أفضلِ أعمال انتظار وقتی که بیست مرتبه حج رفت،کسب کرد إذنِ طواف خیمه ی تو ، پور مهزیار *وقتی رسید خدمت امام زمان ، ‌۲۰مرتبه رفته حج همچین که از دور خیمه رو دید ، دیگه زانوهاش نمی کشید ..‌ نشست .. اسبشُ آوردن .. کنار خیمه که رسیدند .. اومد که اسب رو به درختی ببنده ، خطاب رسید پسر مهزیار! چه می کنی؟ اینجا محیط امنِ امام زمانِ .. کسی به کسی کار نداره .. برا ما اومدی .. حواست به اسبتِ؟! .. ۲۰ سفر اومدی حج ، حواست هنوز به ما نیست.. نشست زانو به زانوی امام زمان.. آقاجان خیلی ساله دنبالِتم .. فرمودند : پسر مهزیار من بیشتر مشتاق بودم .. ما دلمون خیلی براتون تنگ میشه .. اما گناه بین ما و شما فاصله میندازه .. توفیق دیدار حاصل نمیشه.. گفت آقا خیلی صدات کردم، ندیدمت .. صدات رو نشنیدم .. گفت هربار صدام زدی کنارت بودم .. عزیزِ دل نرجس خاتون قربونت بره عالم .. همه بدبختی ها از خودم شروع میشه .. از هیچ آفریده ندارم شکایتی برمن هر آنچه می رسد از خویش می رسد‌ اگر ندیدمت تقصیر خودمه .. «امام صادق علیه السلام فرمود : آخرالزمان شما مهدیِ ما رو نمی بینید (قریب به این مضامین) اما بین همین بازارها.. بین همین خونه های شما، رو فرش شما قدم می گذاره، خونه های ما از نور خالیه .. آخرالزمان همه گرفتار.. فقط به ذهنم رسید یه راه وجود داره که به خونه های ما قدم بذاره..» "صلی الله علیک یا اباعبدالله...." اونا که روضه های خونگی می گیرن خوش به حالشون .. حتماً آقا میاد به خونه هاشون سر بزنه.. آقاجانم.. آقاجانم.. * آقا چقدر جمعه گذشت و نیامدی! دیگر نمانده است برای دلی قرار این اشکِ ماست کز غمِ هجران شده روان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان ای هر غریبه ای همه جا آشنایِ تو این بند را مدینه سرودم برایِ تو این شهر بویِ غربتِ خورشید می دهد این کوچه هاست منتظر ردّ پای تو رفتم به پشت پنجره هایِ بقیع و بعد خواندم به اشکِ چشم زیارت به جایِ گویا هنوز مادرِ تو درد می کِشد در بستر است چشم به راهِ دوایِ تو وقتی کِشی ز قبر تنِ آن دو را برون باشیم کاش ما همه زیرِ لَوای تو ای شاد از ظهورِ تو بانوی بی نشان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان .