حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

مناجات و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها ویژه ماه مبارک رمضان به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر

مناجات  و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها ویژه ماه مبارک رمضان به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر

الهي ! بنده اي گم كرده راهم بده راهم كه سرتاپا گناهم اگر عُمري به غفلت زيست كردم تمام هستيم را نيست كردم به هر در ، حلقه كوبيدم خدايا لباس يأس پوشيدم خدايا اسيرِ نَفسِ هر جايي شدم من مُقيمِ شهرِ رسوایی شدم من نچيدم گُلِ زشاخ آرزويي ندارم پيشِ مردم آبرویی كُنم با عَجز و لابه بر تو اظهار گنه كارم، گنه كارم، گنه كار تو رحمان و رحيم و مهربانی منم مهمانِ تو ، تو ميزباني تو سوز سينه ام را ساز كردي دَرِ رحمت به رويم باز كردي تو گفتي توبه كن ، من مي پذيرم ترحم كن اميرا من فقيرم الهي ! هرچه هستم هر كه هستم سَرِ خوانِ عطايِ تو نشستم يقين دارم كه با اين شرمساري نجاتم مي دهي از خوار و زاري اگر كوه گنه گرديده بارم يقين دارم علي را دوست دارم ببخشا اي همه آگاهيِ من گناهم را به خاطرخواهي من الهي ! گرچه هستم غرق عِصيان پشيمانم، پشيمانم، پشيمان «سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَبِّ» «اَللّـهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذي اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ، وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ في عامي هذا وَفي كُلِّ عام، وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ یاعَلاّم» «بِالْحُسَینِ اِلهی اَلْعَفو...» از روی تل صدا زد: ای شمر برنگردان با پا عزیزِ ما را به احترامِ زینب بردار چکمه ات را از سویِ سینۀ شاه به احترامِ زهرا، به احترامِ زینب بانعل های تازه، کمتر بهم بریزید آقای سرجدا را ،به احترامِ زینب جایِ کفن بپیچید، دور تنم رفیقان یک تکه بوریا را، به احترامِ زینب *وَ لا خَرَجَ حُبُّکَ مِنْ قَلْبی،اَنَا لا اَنْسي اَيادِيكَ عِنْدي*من فراموش نمیکنم دستم روگرفتی...*وَسَِتْرَكَ عَلَي في دارِ الدُّنْيا*تو این دنیا نذاشتی آبروم بره ،پرده پوشی کردی...*سَیدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ قَلْبِی*آقایِ من! حُبِّ دنیارو از دلم بیرون کن؛ همه ی مناجات ها برام روضه است، الحمدلله... ازخدابخواهیم همه لحظه هاتمون روضه بشه، اینکه داری میگید حُبِّ دنیا رو ازقلبم بیرون کن... من نمدونم ابی عبدالله با زینب چه کرد، اما اون زینبی که پریشان بود،آقا همچین که دست رو قلبش گذاشت، یه نگاه کرد گفت: میخوای بری برو... .