نمایش جزئیات
مناجات و توسل به سیدالشهداء علیه السلام ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج میثم مطیعی
بنده ی نَفسَم شدم، سوز و نوایم رفت،رفت از نَفَس افتادم و حالِ دعایم رفت،رفت غفلتم توفیقِ توبه کردنم را بُرده است از قنوتم رَبَّنا إغْفِرْ لَنایم رفت،رفت بارِ من را آتشِ ناشکری ام سوزانده است از کفم سرمایه ی روز جزایم رفت،رفت عبد رسوایم،فقط دردِ سَرِ مولا شدم آبرویم پیشِ او وقتی حیایم رفت،رفت *هر چی بزرگ تر میشم،وضعم خراب تر میشه...از تو دورتر میشم...«ویلی کُلَّما کَبُر سِنّی کَثُرَت ذنوبی....»یادِ قدیمای خودم به خیر....بچه تر که بودم چه ماه رمضانی داشتم...* در سحرها خلوتی با دلسِتانم داشتم آن قَدَر بد کردم آخر، از سرایم رفت،رفت *قلب پاکی داشتم؛روز به روز آلوده تر شدم...* سویِ نامحرم نظر کردم، سلاحم را گرفت برکت از این زندگی تا اشک هایم رفت،رفت *«وَ سَلٰاحَهُ الْبُکٰاء»سلاحِ من همین اشک چشمم بود؛شیطان از دستم ربود...شب قدر نزدیکِ...یه فکری به حالِ من بُکُن..."وَ اَعِنّی بِالْبُکٰاءِ عَلیٰ نَفْسی...»من رو یاری کن، به حال خودم گریه کنم...اما من دل خوشی هم دارم...دست خالی هم نیستم...* دل خوشم صحنِ دلم، وقفِ علی و فاطمه است گیرم اصلاً جایِ دیگر دست و پایم رفت،رفت با پر و بالِ شکسته،مرغِ قلبم هر سحر در پیِ فُطرس که سویِ مقتدایم رفت، رفت یادِ کامِ تشنه اش، یک عمر قلبم سوخت، سوخت زیرِ خنجر، دلبرِ درد آشنایم رفت،رفت «شاعر محمدجواد شیرازی» *اگر بخوام توبه کنم وسیله میخوام،فقط یه جمله بگم،قربانِ آن آقایی که وقتی خنجر به حنجر او گذاشتن چندتا صدا شنیده شد،یه صدا از آسمان بلند شد...«اَلٰا یٰا اَهْلَ الْعٰالَم قُتِلَ الْحُسَین بِکَربَلا عَطشٰانٰا....»یه صدا هم صدای خواهرش بود،دست به سر گذاشت،صدا زد:«وامُحَمَّدٰاه،هذا حُسَینٌ بِالعَرٰاء...» این کشتۀ فتاده به هامون حسین توست واین صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست. *یه صدا هم صدایِ مادرِ پهلو شکسته اش بود...صدا زد:«بُنَیَّ...قَتَلوک،ذَبَحوک وَ مِنَ الْمٰاءِ مَنَعوک...»هر جا صدای من رو میشنوی صدا بزن:یا حسین* .