نمایش جزئیات
مناجات و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی محمد حسین پویانفر
اَللهُّمَ صَلِّ عَلی مُحَّمد وَ آلِ مُحَّمد وَ عَجِّل فَرَجَهُم اَستغفِرُاللهَ الذی لا ِالهَ اِلّا هُو، اَلحُی القیّوم اَلرحمنُ الَرحیم، ذوالجلالِ وَ اِلاکرام، بَدیعُ السَماواتِ وَ الاَرض، مِن جَمیعِ ظُلمی وَ جُرمی وَ اِسرافی عَلی ََنَفسی وَ اَتوبُ اِلیه اللّهُمَ اِنّی اَسئَلُکَ بِاسمِکَ یا مُصَّوِرُ یا مُقَّدِر، یا مُدَبِّرُ یا مُطَهِّر، یا مُنَوِّرُ یا مُیَّسِر ، یامُبَشِّرُ یا مُنذِرُ یا مُقَدِّمُ یا مُوَخِّر ، سُبحانَک یا لااِلهَ اِلّا اَنت اَلغَوث اَلغَوث خَلِّصنا مِنَ النّارِ یا رَب اَللّهُمَّ رَبَّ شَهرِ رَمَضانَ اَلذَّی اَنزَلتَ فیِهِ القُرآن، وَ افتَرَضتَ عَلی عِبادِکَ فیِه الِصّیام، صَلِّ عَلی مُحَّمَد وَ آلِ مُحَّمد، وَارزُقنی حَجَّ بَیتِکَ الحَرام فی عامی هذا و فی کُلِّ عام، وَاغفِرلی تِلکَ الذُنُوبَ العِظام، فَاِنَّهُ لا یَغفِرُها غَیرُکَ یا رَحمانُ یا عَلّام الهی العَفو .. الهی العَفو .. باز هم در به در شب شدم ای نور سلام باز هم زائرتان نیستم از دور سلام با زبانی که به ذکرت شده مانوس سلام به سلیمان برسد از طرفِ مور سلام *کارمون به کجا رسیده ها ، هر موقع اراده می کردیم تا شب حرمش بودیم* کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها باز از دوریت افتاده به کارم گره ها ننوشته است گنه کار نیاید به حرم پس بیاییم اگر خوب و اگر بد به حرم برسد خواهش و نالۀ ممتد به حرم زود ما را برسانید به مشهد به حرم مَست از آنیم که از باده به خُم آمده ایم ما سفارش شده ایم از رهِ قم آمده ایم *خدا لعنت کنه اونایی که با اعتقاداتِ مردم بازی کردند تو هر لباسی و هر پُستی* چه خبر در حرم ضامن آهو شده است صحن ها بیشتر از پیش چه خوشبو شده است طرفِ پنجره فولاد هیاهو شده است باز یک چشمه از آن لطف و کرم رو شده است مادری گریه کنان ذکر رضا می گیرد دست و پایِ فلجی باز شفا می گیرد *یه عده این شبا تو بیمارستان رو تخت می شینن مناجات گوش میدَن، به حق اون آقایی که تو تب می سوخت عمه ش پریشان وارد خیمه شد خدا همه شونُ شفا بده ..* تو خودت خواسته ای دار وندارم باشی کاش لطفی کنی و آخرِ کارم باشی مردِ سلمانیِ تو باشم و یارم باشی لحظه یِ مرگ بیایی و کنارم باشی قول دادی به همه پس به خدا می آیی هر که یک بار بیاید تو سه جا می آیی روضه بخوانم صدا زد پسر برادرم همه جا تیره و تار شده .. انگار خدا می خواد عذاب نازل کنه فرمود : نه عمه جان،پردۀ خیمه رو کنار بزن ، زینب پرده رو کنار زد فرمود عمه جان، اون سری که بالای نیزه هاست قرآن می خوانه ... یابنَ شَبیب قصۀ معجر نگفتنی ست جریان حنجر و دمِ خنجر شِنُفتنی ست یابن الشّبیب! جرم یتیم سه ساله چیست دیگر پس از امام کُشی آه و ناله چیست؟ یابن شَبیب غارت خیمه عجیب بود در شعله ها سه سالۀحیدر غریب بود یابن شَبیب دختر ترسیده دیده ای در زیر خار طفلک خوابیده دیده ای یابن شبیب جّدِ مرا سر بریده اند پیش نگاه عمۀَ ما سر بریده اند .