نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت حمزه سلام الله علیه _ حاج سید مهدی میرداماد
فدای اون مادر قد خمیده ای بشم، که هر روز پیاده می رفت سر قبر عموش حمزه .. همچین که میرسید بغض بی بی میترکید .. اونایی که الان میخوان برا روضه ی عموجانِ پیغمبر عرض ادب کنن همین الان، همینجا مدینه شونُ بگیرن، پیغمبر فرمود کسی مدینه بیاد زیارت من، زیارت عموم حمزه نره بمن جفا کرده .. یارسول الله ما الان زائرِ عموت حمزه ایم بما یه نگاه کن .. دو نفر تو مدینه یه جوری حمزه رو صدا کردن آدم جگرش کباب میشه هیچوقت یادش نمیره .. نفر اول مادر ما زهرا بود .. اینهمه راه میومد زیرِ آفتاب دست حسن وحسینشُ میگرفت مینشست سر قبر عموش، از سویدای دلش آه میکشید عموجان علی غریبه .. عموجان اگه بودی کسی دستایِ شوهر منو نمی بست .. یه نفر دیگم حمزه رو صدا کرد اونم خود علیِ .. میدونی امیرالمومنین کی حمزه رو صدا کرد؟! اهل جنگ و نبرده علی میگن اون زمانی که دستاشُ بستن میکشنش طرفِ مسجد .. میدیدن زیرِ لب هی میگه وا حمزتا .. وا جعفرا .. کجایید ببینید علی رو دارن میبرن .. وقتی میگم واحمزتا واجعفرا، یاد کربلا میفتم .. کربلا هم دو نفر عباسُ یه جور دیگه صدا زدن ..نفر اول زینب بود وقتی دید خیمه ها را دارن آتش میزنن رو کرد بطرف علقمه وا عباسا .. یه نفر دیگه م رقیه بود، هر بار که سیلی میخورد میگفت این عمی العباس؟!..دستتو بیار بالا کربلاتُ بگیر بگو حسین .