حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه حضرت علی اصغر علیه السلام شب هفتم محرم ۹۹ حاج میثم مطیعی

روضه حضرت علی اصغر علیه السلام شب هفتم محرم ۹۹ حاج میثم مطیعی

تو کربلایِ دلِ ما حال و هوایِ محشرِ دلا کبابه از عطش شبِ علیّ اصغرِ امشب تو باغِ مُصطفا گلا رو پرپر می کنن مادرا بچّه ها شونو علیّ اصغر می کنن یه دستِ آروم می کِشن رویِ سرِ بچّه هاشون بچَّه رو سیر که شیر دادن می دن به دست باباشون کلّی سفارش می کنن گردنشو خم نکنی جایِ سرش بد نباشه لباسشو کم نکنی... بچه ها رو یکی یکی واردِ هیئت می کنن صدایِ گریه تا میاد مردم قیامت می کنن   *الان مادراتون چه حالی دارند...؟! *   تو سینه قلبِ مادرا انگاری بد جور می زنه   *زینب آمد، رباب بچه رو بده‌‌‌...بچه شو آماده کرد...جفاست در حق این بانو،فکر کنی امیدِ آب داشت...گفت:همه ی لشگر من اینه...بذار فدات کنم...*   تا برنگرده بچه شون هِی دلشون شور می زنه اینجا همه حسینی ان صدایِ شمشیر نمیاد بچه رو بالا می برن اما دیگه تیر نمیاد به بچه‌هایِ شیرخواره اینجا دیگه کار ندارن ای مادرا آروم باشید بچه‌تونو پَس میارن اینجا نه قحطی میادو نه مثلِ کربلا می‌شه اینجا که تیر و نیزه نیست یه کاسه آب پیدا می‌شه «شاعران: حسن بیاتانی و رضا یزدانی» . . لالا لالا یکم دیگه دَوُوم بیار یه کم دیگه دندون روی جگر بذار مشکو یکی بُرده که بر می گرده زود وقتی می رفت همش به فکر خیمه بود مده با اشک، زندگی مو به باد آب می رسه، اگه خدا بخواد عمو رسید، کنار علقمه صدای تکبیرش میاد... لالائی، عموش رفته آب بیاره.... لا لا لا لا، منُ نکن خونه خراب چیزی نمونده عمو جون بیاره آب بابات رفته به یاریِ آب آورش داره میاد! چرا خمیده کمرش...؟!   *وَ رَجَعَ الحُسَین الی المُخَیَّم منکسِراََ حزیناََ باکیا،یُکَفکِفُ الدُّموعَه بِکُمِّه..." *   علیم داره، میزنه دست و پا بچم داره، میمیره ای خدا ببین هنوز به سمت علقمه ست نگاهِ مضطرِ بابا   *علمدار شهید شد...خب چه کار می کنی رباب؟دعا می کنم..." اُلدعا سِلاحُ الانبیاء..."" اَلدعاء یَرُدُّ القضاء ولو اُبرِمَ اِبرامُها...."من اهل دعام...دعا می کنم...*   لالائی، الهی بارون بباره... . . علی جونم می‌ شنوی این صدای غربت باباس می‌ بینی بین دشمنا چقد تنهاس تشنه‌ی لبیک یه یار از این صحراس   *مگه نمی بینی صدای غریبی بلند کرده...صدا زد:"هل مِن ذابِّ یَذُبُّ عن حرمِ رسولِ الله..." مدافع حرمی هست یا نه؟!"هل مِن معینِِ یُعینُنا لِوجهِ الله..."کسی پیدا میشه به خاطر خدا ما رو یاری کنه؟دو تا صدا شنیده شد...اول صدایِ علیِ اصغر بلند شد...من هستم...به من دل خوش دار...یه صدا دیگه هم بلند شد:"فَارتَفَعَت اَصواتُ النِّساء بِالعَویلِ والبُکاء..."زن ها شروع کردن ناله زدن...یه صدای دیگه هم بلند شد...اون ملعون صدا زد:همه هلهله کنید کسی صداش رو نشنوه...*   علی جونم تنها شده بابات پاشو یه کاری کن می‌برمت توو میدون اونو یاری کن اشک تموم دشمناشو جاری کن رباب مگه جز تو کیُ داره؟ واسه تقدیمِ به مولا خدانگهدارت علی جونم دلتنگتم از حالا....   *همین جور که بچه رو آماده می کرد،زیر لب یه حرفایی هم می زد...هی دستش رو بلند می کرد سمت میدان..*   یا ثارالله وابن ثاره... علی جونم از تشنگی ترک ترک شده لبهات از گشنگی نایی نداره دست و پات ولی بخر آبرومو پیشِ بابات علی جونم قنداقه‌ تو وا می ‌‎کنم تا راحت‌ تر   *قنداقه رو بسته بودا...شروع کرد باز کردن...خبر داره انگار...گفت بچه م میخواد دست و پا بزنه وسط میدون...*   رَجَز بخونی تو مقابلِ لشکر بلند بگي أنَا بنُ فاتحِ خيبر رباب مگه جز تو کیُ داره؟ واسه تقدیمِ به مولا خدانگهدارت علی جونم دلتنگتم از حالا یا ثارالله وابن ثاره...   *به دستای خالی ما نگاه کن...پیر شدیم به دردت نخوردیم...ولی همیشه این جوری نمی مونه...یه روزی نوبتِ ما هم میشه...*   حسین جانم از اون روزی که من عروس اين خونه‌ ام روز و شب عاشقونه با تو می خونم تویِ خوشی و سختی با تو می مونم   *چقدر این جمله روضه هست...همه دار و ندار من اینِ...ببخش...اگه اجازه بدی من خودم برم میدون،حاضرم...از جان عزیزتر،بچمه...تقدیمت می کنم...*   قبول کن پس... اينم تمومِ لشکرِ منه آقا قبول کن از ربابت اين کمُ مولا بذار فدا بشه مثه گلِ ليلا مگه از اکبرت چی کم داره؟ يا ثارالله و ابن ثاره   *من به لیلا غبطه می خورم...چه شهیدی داد...*   مگه از اکبرت چی کم داره؟ يا ثارالله و ابن ثاره نداره قابلت رو شيرخواره يا ثارالله و ابن ثاره . . برا بچه هاتون دعا کنید...بگید نوکر امام حسین باشه...کنیز دخترایِ امام حسین باشه...حرف آخرش چیه؟!پسرش رفت میدان...جلوه نمایانی کرد...به شهادت رسید..."ثُمَّ قَضی نَحبَه وَ قُتِلَ بین یَدَیِ الحسین علیه السلام...""مِنَ المُومنین رجالٌ صَدَقوالله ما عاهَدوالله علیه فُمِنهُم مَن قَضی نَحبَه وَ مِنهُم مَن یَنتَظِر وَ ما بَدَّلوا تَبدیلاََ..."پسرش به شهادت رسید،شد مادرِ شهید...لحن صحبتش عوض شد...*   حسين جانم فدا سرت اگه که تير به حنجر خورد   *امشب آب رو می بندن....امشب حرمِ آل علی آب ندارد...علمدار هست،الحمدلله...آه! ای اهل حرم....یه ساعتی رسید...ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...علمدار نیامد...*امشب یه پرده دیگه از روضه حضرت علی اصغر برات باز کردن از ملکوت عالم...*   حسين جانم فدا سرت اگه که تير به حنجر خورد فدا سرت اگه گلِ رباب پژمرد حتّی بدون تیر علیِ من می مرد....   *بمیرم برا مادرت...بمیرم برا مادرت...مادرا نگران نباشید...انگار این بچه ها فرق هلهله و چشمان شیطانی با چشمان اشک بار رو می دونند...همه آرومن...خوشحالیم که کسی جیغ نمی زنه بین اینا...*   حسين جانم ميشه حالا تا خاک نريختی رو اصغر يه بار ديگه بياد ببيندِش مادر بغل کنه بچه‌ شو لحظه‌ یِ آخر   *اباعبدالله بچه رو دفن کرد...بماند که بعد چه شد..."وَ رَمَّلَهُ و دَفَنَه بِدَفنِ سَیفِه..."بچه رو با خون خودش آغشته کرد...محاسن خودش رو هم...اینجا اولین جایی بود که علی الظاهر خضاب شد مستقیما...هر شهیدی رو که می بوسید محاسن شریفش رنگین می شد ولی اینجا خون به صورت مبارکش پاشید...بچه رو به خون خودش آغشته کرد...او رو دفن کرد...اینجا دیگه رباب می دونید چی گفت؟ *   رباب مگه جز تو کيُ داره؟ يا ثارالله و ابن ثاره   *در امام شناسی ارتقاء پیدا کرد و در شهادت اباعبدالله الحسین وقتی سینه مبارک همسرش سنگین شد...وقتی نفس هاش به شماره افتاد...رباب فقط نگاه کرد...به مقامِ توحید رسید...صدا زد:لا اله الا الله....*   رباب مگه جز تو کيو داره؟ يا ثارالله و ابن ثاره نداره قابلت رو شيرخواره يا ثارالله و ابن ثاره . . آروم آروم رو دستایِ رباب تاب می خوره یه برگِ گل آخه مگه چقد آب می خوره لای لای علی لای لای، یه چیکه آب می خوای اما نه آبی مونده دیگه نه آب آوری، ای وای فدای اون چشمات، لرزیدن لبهات از معرکه برگشته ببین دلتنگته بابات داره بابا میاد، خودشم تشنشه بغلت می کنه، یه کم آروم بشه علی لای لای على... آروم آروم رو دستایِ باباش بالا میره تا خودِ آسمون تا اون سرِ ابرا میره بالا میره بالا، تا آغوشِ زهرا آروم میگیره سیراب میشه با دستایِ سقّا بارون میاد بارون، صحرا میشه گلگون صورتِ بابا یه مرتبه میگیره رنگِ خون دیدی بابا منم، فدایِ تو شدم دیگه مردی شدم، من برایِ خودم علی لای لای على... «شاعر: محمدمهدی سیار نغمه پرداز: اکبر شیخی» .