نمایش جزئیات

مدح خوانی _ میلادِ ابن الرضا امام جواد علیه السلام _ حاج منصور ارضی

مدح خوانی _ میلادِ ابن الرضا امام جواد علیه السلام _ حاج منصور ارضی

دست کریم روزی من را زیاد داد
آبی طلب نکردم و دیدم مُراد داد
از خال ِ هاشمی ِ لبش کعبه ساختم
مرا حکایت ِ سر زلفش به باد داد
شکر خدا که فاطمه در راه بندگی
کار مرا حواله به خیرالعباد داد
با یا رضا به حلقه ی این در زدم ولی
دیدم جواب سائل خود را جواد داد
اینجا اگر تمام گداها نظر شدند
احساس می کنند که محتاج تر شدند
نزد کریم تحفه بهتر می آورند
کاسه گلاب ناب ز قمصر می آورند
مهمان مان کنید بگویید یا جواد
تا اشک را ز چشمه ی کوثر می آورند
در کاظمین عریضه نوشتیم دست ِ جمع
دیدیم یا رضا زحرم در می آورند
آنانکه آشنای همین خانواده اند
کی رو به سوی خانه ی دیگر می آورند
صحرا چقدر صورت لیلا کشیده است
مجنون منم که دیده به دریا کشیده است
توصیف آفتاب هم بکنم باز ناقص است
مثل پدر درست به زهرا کشیده است
شب تا سحر دعای جوادالائمه است
ما را حساب کرده و بالا کشیده است
میل رسیدن ِ دو سه بوسه به مرقدش
مشتاق را به آن سر دنیا کشیده است
باید دخیل بود به دردانه ی رضا
وقتی قرار شد برسانند به کربلا
یک بام دارد و دو هوا،غیر این که نیست
صحن شماست صحن رضا،غیر این که نیست
هر چند برده نوکر تو آبروی تو
من منتصب شدم به شما،غیر این که نیست
از من مگیر گوشه ی باب الجواد را
حاجات دنیوی ِ گدا،غیر این که نیست

*یا امام رضا!چشمت روشن.از وقتی به دنیا اومد،کنار گهواره اش،
شب و تا صبح می نشست،نماز و تهجدش رو،کارها،
همه رو که انجام میداد،با جوادش تو گهواره حرف می زد*

خدا گواه ِ نه اصلاً خودت گواه
دارم هوای کرب و بلا،غیر این که نیست
پس باز هم بیا و جواب مرا بده
پس باز هم بیا و بخر کربلا بده