نمایش جزئیات

سینه زنی و توسل به حضرت سیدالشهداء علیه السلام به نَفسِ آقا سید مهدی حسینی

سینه زنی و توسل به حضرت سیدالشهداء علیه السلام به نَفسِ آقا سید مهدی حسینی

من کیستم مگر، که بگویم تو کیستی بسیار از تو گفته‌ام اما تو نیستی

من هرچه گریه می‌کنم آدم نمی‌شوم ای کاش تو، به حالِ دلم می‌گریستی

ای هرچه آب دربه درِخاکِ پای تو در این زمینِ خشک به دنبال چیستی؟

دیگر چگونه روی دو پایم بایستم وقتی به نیزه تکیه زدی تا بایستی

باید بمیرم از غم این زندگانی‌ام وقتی که جز برای شهادت نزیستی

شاعره:  زهرا بشری‌ موحد

از ازل در طَلَبت چشم ترم گفت حسين هركجا بال زدم، بال و پرم گفت حسين

مادرم داد به من شیرِ محبت اما من حسينی شدم از بس پدرم گفت حسين

تا گُلِ نام تو واشد به لبم، باز پدر گفت شكر تو خدايا پسرم گفت حسين

هرچه دارم همه از لطفِ پدر بود كه او عوضِ قِصه به بالينِ سرم گفت حسين

اين عجب نيست كه یک بنده بَرَد نامِ تورا كه خدایِ ازلِ دادگرم گفت حسين

تيغ ها نوحۀ خون از لبشان جاری شد تا در آن لحظه كه بانویِ حرم گفت حسين

گفتم ای عشق مرا دستِ نياز است دراز طلبِ خويش به نزدِ كه برم گفت حسين

شاعر: رضا حمامی آران

.