نمایش جزئیات

سینه زنی و توسل به حضرت سیدالشهداء علیه السلام کربلایی حسین طاهری

سینه زنی و توسل به حضرت سیدالشهداء علیه السلام کربلایی حسین طاهری

دَمِ غروب، شده بخوای، با خاطرات، گریه کنی؟ یه گوشه ای، بشینی تو، تنهایی هات، گریه کنی؟ یا یکی از، کرب و بلا، بگه برات، گریه کنی؟

دلتنگی یعنی یه سکوتِ سرد یه بغضِ تلخِ بی صدا

یعنی به روت نیاری که هنوز نرفتی کربلا

یعنی نشد تو زائرا این دفعه هم حساب بشی

باید که آبروت بره پیشِ همه خراب بشی

رفیق؛ همینِ روزگار نشد؛ بیام حتی یه بار

اگه؛ طلبیدن تو رو برام؛ تربتشُ بیار

«حسین! آقام آقام آقام...»

شده دلت، بگیره تا، که به یه جا، خیره بشی؟ تو جا نماز، به تربتِ، کرب و بلا، خیره بشی؟ چند دقیقه، به عکسایِ، گنبد طلا، خیره بشی؟

رسوایی یعنی تویِ نوکرا منم که بی لیاقتم

بازم شبیهِ هر دفعه آقا نکرده دعوتم

چند سال که تو نوبتم اما نمی شه قسمتم

تلخِ عجب حکایتم تو حسرتِ زیارتم

رفیق؛ قسمت ما که نیست بازم؛ واسه ما جا که نیست

حرم ؛خوبا رو راه میدن حرم؛ جای بدا که نیست

«حسین! آقام آقام آقام...»

.