حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه و توسل حضرت جوادالائمه علیه السلام کربلایی حمیدعلیمی

روضه و توسل حضرت جوادالائمه علیه السلام کربلایی حمیدعلیمی

به وسعت همه عالم، به من جفا کردند خبر نداشت کسی با دلم چه ها کردند به میهمانی حِرمان و هِجرم آوردند به درد غربت این شهر، آشنا کردند چقدر پشتِ سَرم حرف ناروا زدند چقدر طعنه، چقدر با امام بَد تا کردند برای کُشتن من طرحشان قدیمی بود *آخه همه رو با جگرشون کار داشتن، همشون ، همشون ..آخه اگه اون روزی که خانمش رو تو خاک گذاشت ، گفت آخ جگرم...امام مجتبی نیمه ی شب آب خورد و گفت جگرم یه آقایی ام توگودال روی خاک گرم کربلا آب نخورد و می گفت : لشکر جگرم.. ز سوز زهر دلم گُر گرفت افتادم و حجره ی من را مثل کربلا کردند هر آنچه آه کشیدم به تشت کوبیدند به آب آبِ منِ تشنه خنده ها کردند * حسینیا ، یکی از کنیزکا رفت آب بیاره، آب رو گرفت ، کجا داری می بری؟صدا زد ؛ مگه نمی بینی داره می گه جگرم می سوزه ؟اونکه داره می میره بذار آب بهش بدم ، آبُ روی زمین ریخت، نمی شه آب بخوره باید زجر بکشه یاد اون لحظه ای افتادم که صدا زد ؛ لشکر ، اگه بچم رو آب بدید می میره ، آبش هم ندید ،می میره... بدن جوادالائمه رو پشت بوم انداختن، شیعه ها نفهمند آقاشون رو کشتن، دوسه روز مردم می دیدن تو بغداد و کاظمین ، کبوترا یه نقطه ای تو آسمون جمع می شن ، یه جور بالهاشون رو نزدیک هم می کنن، یه جا سایه بیفته،اومدن دیدن بدن جوادالائمه است، سه روزه این مرغای آسمان نمی ذارن آفتاب بدن پسرِ امام رضا رو آزار بده ... *لا یَوم کَیَومَک یا اباعبدالله* یه بدنی ام همه مون سراغ داریم ، سه روز روی خاکِ گرم کربلا ، دیگه مرغای آسمون نبودن... .