حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه و توسل حضرت جوادالائمه علیه السلام استاد حاج منصور ارضی

روضه و توسل حضرت جوادالائمه علیه السلام استاد حاج منصور ارضی

به دستِ مَحرم خود ، بَسکه خون جگر گشتی
برای بی کسی خویش دیده تر گشتی

عجیب یاد غریبِ مدینه افتادی
زِ ماجرای حسن خوب با خبر گشتی

زِ گوشه ی لب تو خون تازه می ریزد
شبیه فاطمه گویا، زِ کوچه برگشتی

زِبس که روضه پهلو شکسته را خواندی
زِ بس که دلخور از آن پا و میخِ در گشتی

دوباره دست بر پهلو به خویش می پیچی
شبیه مادرت انگار شعله ور گشتی

به پیشِ چشم علی می زدند زهرا را
تو داغدار هجوم چهل نفر گشتی

میانِ هلهله ها دست و پا زدن سخت است
رضا کجاست که ببیند که محتضر گشتی؟

تنِ تو دست نخورده به روی بام رسید
کجا به نیزه و شمشیر مختصر گشتی؟

اگر چه دفن نشد پیکرت سه روز اما
تو میهمانِ خنک های بال و پر گشتی

*بعضیا فرمودن؛ کبوترا می اومدن بالای بدن ...می چرخیدن رو پشتِ بوم ...سایه می انداختن..

کجا تن تو به گودال زیر و رو شده است ؟
کجا به زیرِ لگد دست بر کمر گشتی؟

آی...آی...یا جوادُ الائمه...

کجا به نیزه نشسته سر بریده تو ؟
کجا به کوچه و بازار در به در گشتی؟

سه ساله دختر تو

*می دونید امام جواد یه دختر داشته ...به غیر از امام هادی..یه دختر داشته سه سالش بوده ، ولی بالا سرش نبوده ...*

سه ساله دختر تو گُم نگشت در صحرا
کجا پِی اش سَر شب تا دَم سحر گشتی ؟

کجا به بزمِ شراب و نگاه نامَحرم ....
حسین ....