نمایش جزئیات

سینه زنی و توسل به حضرت سیدالشهداء علیه السلام به نَفسِ کربلایی علی اکبر حائری

سینه زنی و توسل به حضرت سیدالشهداء علیه السلام  به نَفسِ کربلایی علی اکبر حائری

کار خـودم رو من فقط زیاد کردم به هرکسی که جز تو اعتماد کردم منی که عمری پای روضه های تو به محضرت عرضه‌ی اعتـقاد کردم

پس چی شد اعتماد من به نام تو ای آقا اینقدر عوض شده چرا غلام تو ای آقا شفا میداد یه‌روز به‌اعتقادِمن یادم‌هست ته استکان چای پیرغلامِ تو ای آقا

من عوض شـدم روضه همــون روضست من عوض شــدم آقا همــون آقــاست کم توفیقم چایی همون چایِ من عوض شدم تربـت تو اعـلاست

یا اباعبداللّٰـه…

به روی مهربونیـات حساب کردم هردفعه‌هرکسی رومن جواب‌کردم یه پل بزن برای من بیام پیشت پُـلای پشت سرمو خراب کردم

از دل من یه پل بزن تا کربلات ای آقا ببر یه بار اسم منو وقت دعات ای آقا اگه دلم سنگ کف صحن حرم جامیشه بزار دلم رو زیر پای زائرات ای آقا

خیلی بد کردم دلت برام خون شد خیلی بد کردم تو غصه می‌خوردی خیلی بد کردم خودم خبر دارم خیلی بد کردم به روم نیـاوردی

یا اباعبداللّٰـه…

تا خطری رو دور آبروم دیدم آغوش باز تورو روبروم دیدم با اینکه کربلا نمی‌بریم هرشب کرببلا رو توی آرزوم دیدم

داره دیگه این دوری ماجرا میشه ای آقا زندگیــ‌مون حسرت کربلا مـیشه ای آقا وقتــی درای حــرم و باز کنند مـی‌بینم این آغوش توئه که داره وا میشه ای آقا

ادبم کن باز تو سر به راهم کن ادبم کـن باز ولی نه این‌جوری ادبم کن باز با کربلا رفتــن ادبم کـن باز فقط نه با دوری

یا اباعبداللّٰـه…

.