نمایش جزئیات
سینه زنی حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی
دلشوره دارم پسر عمو ببین که دست و پام می لرزه خودم شنیدم که می گفتن سر حسین چقدر می ارزه
داری میای اگه میشه نیا تو رو جون مادرت می دونی که اینا دارن نقشه برای انگشترت آرزوشون همینه که بسوزونن دل خواهرت
ای وای، اَمون از این زمونه مسلم داره آروم می خونه حسین حسین حسین ..
کوفه میا سالارِ زینب .. ــــــــــ وقتی که پام رسید به اینجا چیزی به جز کینه ندیدم از بس برا تو گریه کردم ببین آقا نفس بریدم
برای تو پسر عمو جونم و قربونی آوردم فدا سرت آقایِ من هر جایی که زمین می خوردم آروم آروم زیر لبم فقط اسم تو رو می بردم
چشام دیگه کاسۀ خونه مسلم داره آروم میخونه ای وای، اَمون از این زمونه مسلم داره آروم می خونه حسین حسین حسین ..
کوفه میا سالارِ زینب .. ــــــــــ حالا برات روضه می خونم لحظۀ آخرم رسیده کاشکی برات خبر بیارن مسلم تو کوچه ها چی دیده
نبودی تو ببینی که مهمونتُ دوره می کردن برا گلوی اصغرت دنباله حرمله می گردن خدا کنه جلو چشات به اشک بچه هات نخندن
کوفه، با ما نامهربونه مسلم داره آروم می خونه ای وای، اَمون از این زمونه مسلم داره آروم می خونه حسین حسین حسین ..
کوفه میا سالارِ زینب ..
.