حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه حضرت قاسم ابن حسن علیه السلام شب ششم محرم ۹۹ سید رضا نریمانی

روضه حضرت قاسم ابن حسن علیه السلام شب ششم محرم ۹۹ سید رضا نریمانی

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها سرالمسستودع فیها بعدد ما احاط بهی علمک » «السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک ...» از همان روز ازل بعد هدینای حسین دهنم خورده به شیرینی حلوای حسین نقطه‎ی دلبری خالق و بنده، حرم است وسط سجده روی تربت اعلای حسین متولد شده‎ی چشم امام حسنم آمدم گریه کنم گوشه‎ی دنیای حسین به تباکی وسط اهل بکاء خوشحالم همچنان قطره که افتاده به دریای حسین دَم اگر داده مسیح از دودَم ارباب است جان ناقابلِ من بسته به امضای حسین زیر قولم نزدم با همه‎ی بار گناه سر وقت آمده‎ام روضه‎ی شب‎های حسین *هرجوری بود خودمُ رسوندم .. سلام آقا که الان روبروتونم من ایستادم زیارت نامه میخونم حسین جانم .. یه کاری کن پای من از این روضه ها کنده نشه آقاجان .. من همه زندگیم و سرمایه‌م تو این اشک ریختن برا توِ .. سرمابه ای که دارم همین اشکِ چشممِ .. روایت میگه فردای قیامت به گوهری میارن تو صحرای محشر که همه انبیاء و اولیاء میگن قیمت این گوهرُ مشخص کنید هرکسی یه قیمتی میزاره، از جانب حق تعالی نداره میرسه این گوهر خیلی با ارزش ترِ .. ندا میرسه صاحب این گوهر رو بگید بیاد .. یه مرتبه همه میبینن یه آقای بی سر واردِ محشر میشه .. صاحبِ این گوهر حسینِ .. چیه اون گوهر؟! ندا میرسه این گوهر اشکِ بر حسینِ .. خودِ صاحبِ گوهر قیمتشُ مشخص کنه .. این شبا به چشمات خواهش کن بگو یه قطره اشک برا حسین بریز .. * محض اینکه نبُرَد پای من از روضه‎ی او بگذارم سرم را به کف پای حسین اربعین پایِ پیاده بروم یا نروم فیض چای نجفی می‎برم از چای حسین چقدر نام تو زیباست اباعبدالله مشق شب تا سحرِ من شده املای حسین وحشت و ترس ندارم ز شب اول قبر آبرو داده به من وعده‎ی فردای حسین شانه‎ی عرش خدا جای عزیز نبوی ست پس چرا گوشه‎ی گودال شده جای حسین جلوی چشم تر فاطمه کمتر بزنید عوض بوسه، نوک چکمه به اعضای حسین . . امشبم شبِ امام حسنِ .. بربم درِ خانه‌ی پسرش .. شب عاشورا هرکسی یک سوالی می پرسید، این آقا هم سوال کرد: عموجان! من هم فردا شهید می شم یا نه؟ *امشب هم من میخوام از امام حسین (ع) بپرسم عاقبت ماهم به شهادت ختم میشه یا نه؟ ان شاالله اباعبدالله ازمون سوال کنه شهادت در ذائقه شما چه طعمی داره؟ ان شاالله ماهم سریع جواب بدیم: «احلی من العسل» شیرین تر از عسلِ .. آخه میگن برا مومن، وقتی میخواد جون بده (روایت عرض میکنم شیخ عباس تو منازل الآخره میاره) یک گلی بهش میدن؛ بو میکنه و از دنیا میره .. میخوام عرضه بدارم برا قاسم گل نیاوردن، یه عده از اینا تا خودشو معرفی کرد و گفت من پسر حسنم؛ یک عده از اینایی که تو جنگ جمل، از امام حسن(ع) زخم خورده بودن؛ گشتند دورُ بر سنگ جمع کردند. شروع کردند سنگ بزنند .. ــــــــــــــــــــــ داغ مدینه دلتو گرفته پهلوی این نیزه به تو گرفته نمیشه وایسم و تماشا کنم دست سیاه کاکُلِتو گرفته گفتی حسن همین برای تو بد شد هر چی که شد سر همین حسد شد زنده بودی هنوز ولی بمیرم مرکب اومد از رو تن تو رد شد گلم چقدر خوش قد و بالاشدی رفتی توی لشگر و تنها شدی چی شد تو اون شلوغیا که آخه یه ساعته هم قد سقا شدی با پر سوخته پر زدی عزیزم میشه جوابمو بدی عزیزم چیکار کنم که پیش چشم تارم مثل عسل کِش اومدی عزیزم شاعر:  محمد کاروان ـــــــــــــــــــــ دلم یه روضه خواست شب ششم دلم به کربلا شده عازم تو که دو بخشه اسم شیرینت چرا هجا هجا شدی قاسم؟ شبیه مجتبی شدی و دشمن عقده ی باباتُ به دل داره خدا بخیر کنه داره سمتت بارون تیر و نیزه میباره بوی مدینه کربلا اومد حسن غریبه بچه‌شم بیشتر روی سینت که پا گذاشت اون اسب یهو چی شد که داد زدی مادر زره نبود ولی کفن داری فدات بشم شدی مث بابا بذار نگات کنم دم آخر حسن شدی با این قد و بالا کفن شده برات لباس جنگ زره برات نمیشه اندازه بابا تو کوچه شد زمین حالا دشمن برات یه کوچه می سازه بغض جمل تو سینشون پر بود اسباشونم به جنگت آوردن کشیده شد قدت بین اسب ها تو رو به کل کربلا بردن ــــــــــــــــــــ همچین که اومد تا صدای قاسم رو شنید؛ دید صدا میزنه: «عموجان قاسمتُ دریاب» یه جمله ای اباعبدالله داره، صدا زد:« قاسمم! سخته منو صدا کنی و من نتونم برات کاری کنم.» (این جمله شما رو یاد کجا میندازه؟ ..) یه خانمی هم پشت در صداش بلند شد .. علی رو حلال کن، واسه زخم بازوت علی رو حلال کن، واسه درد پهلوت علی رو حلال کن، واسه دست بستش نتونست که برداره، اون در رو از روت .