نمایش جزئیات

سینه زنی و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام حاج سیدمجید بنی فاطمه

سینه زنی و توسل به حضرت  علی اکبر علیه السلام  حاج سیدمجید بنی فاطمه

حیف از این سرو رعنا حیف از این قد و بالا
جون میده رو دست بابا قطعه قطعه ارباً اربا

محاسنم از خونش رنگینه
عمه جون دادنشو میبینه

قاتل بی حیاش اومد به حال من بخنده
عمه اومده با معجرش زخماشو ببنده

جلو چشماش پیکرش افتاد
کلاه خودش از سرش افتاد

روی زمین بال و پرش افتاد
زینب یاد مادرش افتاد

ای وای ای وای علی اکبر

این زخما بی شماره جای بوسه نداره
من بمیرم زنده زنده پیکرش شد پاره پاره

سر تموم زخماش وا مونده
شمشیرش تو میدون جا مونده

خونی که تو گلوشه راه نفساشو بسته
شبیه جدش شده و فرق سرش شکسته

هنوز نیزه مونده تو پهلوش
یه نی پیچید به طره موش

شکافته تا بین دو ابروش
جون کندنش برد باباشو از هوش

ای وای ای وای علی اکبر

میبوسم دونه دونه زخماشو که غرق خونه
از تنش دل واپسم که چیزی تو دشت جا نمونه

حالم قلب زینبُ سوزونده
بچم غرق خون رو دستم مونده

هر چی مرتب میکنم اعضاشو دونه دونه
میترسم از تنش بازم یه قطعه جا بمونه

بنی هاشم عبا بیارید
تنش رو رو عبا بذارید

شما دارید می سوزید اما
از حال باباش خبر ندارید

جلو چشماش پیکرش افتاد
کلاه خودش از سرش افتاد

روی زمین بال و پرش افتاد
زینب یاد مادرش افتاد

ای وای ای وای علی اکبر