حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه ایام اسارت خاندان آل الله به کلام حجت الاسلام علی عزلتی مقدم

روضه ایام اسارت خاندان آل الله به کلام حجت الاسلام علی عزلتی مقدم

رسیدن به هر صورت به دروازه ی کوفه، بعضی ها سئوال کردن، شما چه کسانی هستید؟ معلوم میشه اینها چنان تبلیغات کرده بودن، حتی خیلی ها خبر نداشتن قصه چیِ؟ تبلیغات مسموم کرده بودن،گفته بودن: یه گروه از اُسرا و خارجی ها دارن میان. مردم برا همین اومده بودن سَرِ دوازه ی کوفه ببینن، تماشا کنن، سئوال کردن از حضرت زینب سلام الله علیها شما چه کسانی هستید؟ حضرت فرمود:" نَحْنُ اُسارا آلِ مُحَمَّد" ما اسیرانِ آلِ محمد هستیم.میگن اونجا حضرت زینب، پست ترینِ لباس رو بر تن داشت،لباس کهنه نبود، لباس پاره پاره و خاک آلود بود. مردم به چه کنم چه کنم افتادن، اولین چیزی که به ذهنشون رسید این بود که رفتن نان و خرما برداشتن آوُردن، یعنی ببخشید، اینها یه مشت سائل دیدن روبروشون، مثلاً دلشون رحم اومد رفتن نان و خرما آوُردن، که یک مرتبه زینب کبری سلام الله علیها اینهارو پس زد، صدا زد:" یَا أَهْلَ الْکُوفَة إِنَّ الصَّدَقَة عَلَیْنَا حَرَامٌ" صدقه بر ما حرامِ، می دونید ما کی هستیم؟...به ظاهر مردم کوفه اینجوری اهلبیت رو خار کردن. با کمی فاصله سرهای شهدا، که سر امام حسین در جلویِ اونها بود رو آوُردن از کنار اُسرا عبور دادن، همه نگاهاشون معطوف شد به سرها، پیشاپیش سرها سَرِ اربابِ ما بود، مورخین نوشتن:رأس امام حسین بالای نیزه همینجور داشت می رفت، محاسنِ آقارو باد میزنه اینور و اونور میبره...جوری این سر رو حرکت میدادن، نسیم هم می وزید، روای میگه من می دیدم: انگار باد هم داره با محاسن بازی میکنه...روش نمیشه بگه با سر بازی می کردن، میگه: باد با محاسن بازی می کرد... ما این عباراتی رو که میگیم، فقط می شنویم، خیلی هنر کنیم تصور کنیم، اونم بعد از هزار و چهارصد سال بعد، ولی پخش زنده رو خودِ زینب کبری داره می بینه، خیلی دیدن فرق داره تا شنیدن، برا همین باید هی بگی: امان از دلِ زینب... .