حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه امام سجاد سلام الله علیه و ایام اسارت خاندان آل الله_حاج امیر کرمانشاهی

روضه امام سجاد سلام الله علیه و ایام اسارت خاندان آل الله_حاج امیر کرمانشاهی

دلم گرفته و دلم اسيرِ غربت و غمِ اسارتِ دلم گرفته و هنوز تو خاطراتِ من، دردِ جسارتِ دلم گرفته و هنوز دلِ غيورِ من، زخميِ غارتِ *شبِ روضه است،امام سجاد آب ميذاشتن جلوش گريه مي كرد، غذا ميذاشتن جلوش گريه مي كرد، هر وقت،شب، روز،صبح، گريه مي كرد، فقط مي نشست مي گفت: حسين.... و زار مي زد.هر وقتي مي اومدن مهموني دعوتش مي كردن، مي گفت: نه يه مهموني رفتيم برايِ ما بسِ...* نميره از خاطرم، آتيش و دودِ حرم چهل ساله دل سوخته ي، مصيبتِ معجرم ديدم كه تو شعله ها، دختري گير اُفتاده رو چادرِ زنامون، خراشِ تيغ افتاده *ديدي آدم يه اتفاقي براش بياُفته اصلاً باورش نميشه، با خودش ميگه: مگه ميشه اصلاً، نه اصلاً مگه امكان داره؟...* نميشه باورم، ولي هنوز مونده رو دستمون رَدِ طناب نميشه باورم، سَرِ علي رو نيزه بود جلو چشِ رباب نميشه باورم آيه ي تطهيرِ خدا و مجلسِ شراب تا كه بيادم مياد، دل ميشه غرقِ عذاب آستينِ پاره اي شد، براي عمه ام حجاب مصيبتِ من كجا، آه و دلِ زار كجا؟ دخترِ حيدر كجا، كوچه و بازار كجا؟ * توي اينِ خانواده، فقط سه نفرن، يكي اميرالمؤمنينِ، يكي امام حسنِ، يكي زين العابدين... اميرالمؤمنين خانومش رو جلوش زدن، امام حسن مادرش رو جلوش زدن، اما زين العابدين، هم خانومش رو جلوش زدن، هم مادرش رو جلوش زدن، هم خواهرش رو جلوش زدن، هم عمه اش رو جلو چشمش زدن... * تو كوچه هاي شام، كوچيك بزرگاشون با كينه مارو ميزدن تو كوچه هاي شام، با سنگاشون رو نيزه ها سَرا رو ميزدن تو كوچه هاي شام، يهودي هاشون هم جا مونده ها رو ميزدن از پشت بوم مي ريختن، آتيش رويِ سرامون يه چشمِ مون گريه بود، يه چشمِ مون پُر از خون نداشت دلِ شاميا، يه خورده رحم و احساس زيرِ كتك مي گفتيم، كجاست عمومون عباس؟ يك چيز زِ روضه ها مرا ريخت بهم سوزاند مرا ميان اين صحنه ي غم ديدم كه به رويِ نيزه سقا مي گفت ناموسِ حسين و اين همه نامحرم؟ .