نمایش جزئیات
مدح خوانی و توسل ویژۀ ولادت حضرت جوادالائمه علیه السلام _ سید مهدی میرداماد
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ»
آسمان از سر خورشید تو خواب افتاده؟ یا که از چهرۀ این طفل نقاب افتاده؟ بی گمان حافظ چشمان تو ابروی تو بود دوش در حلقۀ ما قصۀ گیسوی تو بود عدد سائل این خانه زیاد است امروز شعر وارد شده از باب جواد است امروز باز با لطف رضا کار من آسان شده است کاظمین دلم امروز خراسان شده است دوست دارم که بگردم حرم مولا را بوسه باران کنم از یاد تو پایین پا را بنویسید که تقویم بهاری بشود روز او روز پسر نام گذاری بشود خالق از دفتر توحید جناس آورده جهل این قوم چرا چهره شناس آورده؟ شک ندارم که از این حیلۀ ابتر مانده رو سپیدی ست که بر چهرۀ کوثر مانده به رضا طعنه زدن جای تأسف دارد گر چه یعقوب شده، مژدۀ یوسف دارد این جوان کیست که معنای قیامت شده است سند محکم اثبات امامت شده است گندمی باشد اگر رخ، نمکش بیشتر است با پیمبر صفت مشترکش بیشتر است این جوان کیست که سیمای پیمبر دارد بنویسید رضا هم علی اکبر دارد گندمی باشد اگر رخ نمکش بیشتر است با پیمبر صفت مشترکش بیشتر است اهل بیت آینه ی بی مثل قرآن اند این جوان کیست که از خطبۀ او حیرانند؟ آخر شعر من از قلب هدف میگذرد کاظمین تو هم از راه نجف میگذرد تا ز مولا ننویسیم ادب کامل نیست چون که بینام علی ماه رجب کامل نیست یا علی یا اسدالله عنان دست تو است جلوه کن باز یدالله جهان دست تو است
شاعر: مجید تال ــــــــــــــــــــــــــــــ الا که روح خدا در تن امام رضایی کتاب وحی روی دامن امام رضایی بهار و باغ و گل و گلشن امام رضایی چراغ چشم و دل روشن امام رضایی جواد بیت امامت شفیع روز قیامت خدا ز عرش رساند به کاظمین سلامت
تو خود جوادی و جود است سائل حرم تو کریم تر ز کریم است سائل کرم تو به وقت بزل و عطا ظرف عالم است کم تو همواره بر سر خلق است سایه عَلَم تو تو هم امام هدایی تو هم ولی خدایی تو هم امام حسینی تو هم امام رضایی
اگر چه دید به ظاهر به سن طفل صغیرت فتاد زادۀ اکثم به پا و گشت حقیرت به دانشت متحیر به علم گشت فقیرت گرفت روشنی، از پرتو سراج منیرت به منطق همگان خاتم سکوت نهادی به یک سوال جواب هزار مسئله دادی
اگر چه وصف تو را با دو صد زبان نتوانم هزار بار شوم بی زبان گر از تو نخوانم خدا گواهست که مهر شماست بسته به جانم عناینی که کند قبولم امام زمانم چه بهتر این که همان منقبت سرای تو باشم تو در گشایی و من میثم سرای تو باشم
.