نمایش جزئیات
توسل به قمربنی هاشم حضرت عباس علیه السلام با صدای زنده یاد استاد حاج نادعلی کربلایی
گفت عباسِ قوی پنجه، علمدار من است مصطفایم من و او حیدر کرار من است هم شجاع استُ دلیر است و مشار است و مشیر هم وزیر من و هم منشی دربار من است من مدارِ حق و در دایرۀ فضل الله او ابوالفضل من و نقطۀ پرگار من است پرتو شمس و قمر ذرهای از نورِ دلش نور رویش همه از پرتو انوارِ من است گرد هم اذن جهادش بکُشد خیل خسان لیک در امر قضا محرم اسرار من است راند توسن در شریعه بی درنگ خوف ننمودی زِ شمشیر و خدنگ مشک را پُر کرد از آب روان تا برد در خیمه بهر کودکان کوفیان با نیزه و تیر و خدنگ راه را بستند بر آن شاه تنگ وِلوله افکند اندر کوفیان شور محشر کرد بر او بی عیان شمشیر میزنه .. تکبیر میگه .. الله اکبر ..أَنَا ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى .. صدای تکبیر رو ابی عبدالله شنید حالا باید برادر رو کمک کنه .. دو برادر از دو طرف لشکر شمشیر میزنن (1) یکی صدا میزنه أَنَا ابْنُ مَكَّةَ وَ مِنَى.. یکی میگه أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا .. یکی میگه أَنَا ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى .. همینجور که ابی عبدالله داره تکبیر میگه خودش رو به عباس برسانه .. آخ دید دیگه صدای اباالفضل به گوشش نمیرسه .. هرچه صدا زد عباسم .. دید صدای عباس رو نمیشنوه ... آخ یه مرتبه دید یه طرف لشکر دشمنان هجوم آوردن .. یه نامرد صدا زد اگر میخواید حسین شمشیرش رو غلاف کنه سر عباس رو به نیزه بزنید .. لشکر عقب نشینی کرد .. چشم آقا به بدن بی دست برادر شروع کرد به گریه کردن ..(2) منابع: ۱)شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۰۹-۱۱۰ طوسی، الثاقب فی المناقب، ص۳۴۱ دینوری، ابوحنیفه، الاخبارالطوال، ص۲۵۷ ۲)مظفر، موسوعة بطل العلقمی، ج۳، ص۱۷۸ ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج۵، ص۹۸ خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، ج۲، ص۳۴ پی نوشت: مرحوم نادعلی کربلایی پدر سه شهید و از بزرگان عرصه ستایشگری در عصر معاصر بود که در تاریخ ۶ اسفند ۱۳۸۲ بعد از سال ها رنج بیماری رخ در نقاب خاک کشید و در قطعه ۷۶ بهشت زهرا (س) تهران، ردیف ۱۵۶ آرام گرفت. روحش شاد و یادش گرامی باد. .