نمایش جزئیات

روضه شب هشتم محرم1400 قسمت اول سید رضا نریمانی هر نَفس که می کشم ...

روضه شب هشتم محرم1400 قسمت اول سید رضا نریمانی هر نَفس که می کشم ...

هر نَفس که می کشم عمرم به پایان می رسد
می شوم نزدیک تر بر مرگ و هجران می رسد

کُلِّ دارایی من این هیئت است و گریه ها
هر دقیقه بی شما اندوه و خُسران می رسد

روضه هایت را مگیر از من که می ترسم حسین
روضه ها که رفت غم های فراوان می رسد

هر نَفسِ که می کِشم نزدیک تر بر تو شوم
موقعِ رفتن دو دستانم به دامان می رسد

بی سرو سامانِ تو بودم به امیّدِ وصال
لحظه ی دیدار ماندم دل به سامان می رسد

*یعنی که لحظه ای که پاهامو رو به قبله میکنن، میآیی بالا سَرِ من؟" اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد" یه لحظه می بینم سرم داره تکون میخوره، سرم رو پاهایِ آقامه، آقام اومده سَرِ منِ بیچاره رو تویِ بغلش گرفته...*

شک نکن که بدترینم زیرِ این چرخِ کبود
ای طبیبِ نُه فلک دردم به درمان می رسد؟

با نگاهی حال و روزم را عوض کن یاحسین!
با چنین حالی گدایت دل پریشان می رسد

می شوم دلتنگِ تو، پس می روم سمتِ حرم
عطر و بویِ کربلایت از خراسان می رسد

#شاعر محسن راحت حق

.