حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

مدح خوانی ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها به نفس حاج محمد طاهریعاشقی، نقطۀ پایانی درماندگی است

مدح خوانی ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها به نفس حاج محمد طاهریعاشقی، نقطۀ پایانی درماندگی است

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن. صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

عاشقی، نقطۀ پایانی درماندگی است
عاطفه، مزّۀ شیرینیِ سرزندگی است
عشق، در مکتبِ توحیدی ما،بندگی است
فِیضِ دارندگی اصلاً به برازندگی است

"اشک" دارایی ما بوده که سرچشمه شدیم
از طفولیّتمان خادم معصومه "س" شدیم

آفتابی است که در ظلمت شب گُم نشود
رود نوری است که درگیر تلاطم نشود
باغ سبزی است که در ذهن تجسم نشود
هیچ جایی حرم فاطمه ی قم نشود...

"السّلام ای حرمت شرح پریشانی ما"
السلام ای نفسِ شاه خراسانی ما

چهرۀ زشت زمین با قدمت زیبا شد
جسم بی جان تمامیِّ جهان احیا شد
سند فخر عجم تا به ابد امضا شد
تربت شهر تو تسبیح بهشتی ها شد

آن زمینی که شده لانۀ جبریل"قُم" است
شوره‌زاری که به دریا شده تبدیل"قُم" است

گنبد زرد تو خورشید فلک گسترمان
آسمانِ حرم ات آرزوی آخرمان
کاش دستی بکشی بر روی بال و پرمان
سایۀ مادری ات کم نشود از سرمان

دومین شافعۀ محشر ما هستی تو
مثل زهرا بخدا مادر ما هستی تو

آه ای شادیِ در حالِ عبور بابا
خنده ات مایۀ لبخندِ سرور بابا
بانیِ دردِدل وادی طور بابا
به خداوند تویی سنگ صبور بابا

"به فداکِ" مگر از آن لبِ تر می اُفتاد
هر زمان نامۀ تو دست پدر می افتاد

انبیا شیفتۀ مبحث خاصَ‌ ات..،بانو
جان ‌فدایِ دلِ توحیدشناس‌ ات بانو
می شود با چه کسی کرد قیاس ات بانو!
مریم و آسیه شاگرد کلاس ات بانو

نمی از قطرۀ علم تو خودش یک دریاست
حوزۀ علمیه از برکت تو پابرجاست

جای جای حرم‌ ات جنّت رضوانی هاست
گوشۀ صحن تو خلوتگهِ بارانی هاست
عبد کوی تو شدن اوج مسلمانی هاست
دامنت منشاء رزق همه ایرانی هاست

تشنگان را به لب جوی طهورا بفرست
"چادرت را بتکان روزی ما را بِفِرست"

بَرَکات تو به جانِ عَجَمت می چَسبد
ای کریمه ، چقدر اشک غمت می چسبد
گریه کردن سر خوانِ کرمت می چسبد
"یا رضا "داد زدن ، در حَرَمَت می چسبد

زائرت از همه دلگیر شده، رحمی کن
بخدا مشهد من دیر شده، رحمی کن

کاش در حین قنوت سحرت یاد شوم
من آلودۀ دلباخته هم شاد شوم
چه هراسی است،اگر طعمۀ صیّاد شوم
مطمئنَّم که به دستان تو آزاد شوم

چون برادر، به تو هم آمده خوش‌خو باشی
به گمانم که تو هم ضامن آهو باشی!

خاک ایران شرف عرش مُعلّی دارد
چون دو طوبای بهشتیِ خدا را دارد
مشهدش"حیدر" و قم "حضرت زهرا" دارد
روی دیده قدم آل نبی جا دارد

شُکر، این خاک دلِ پاکِ ولی را نشکست
شهر قُم حُرمَتِ ناموس علی را نشکست

بی حیایی وسط کوچه ندیده است کسی
ضربۀ سیلی مُهلک نچشیده است کسی
معجر دخترکی را نکشیده است کسی
لالۀ گوش!؟!به قرآن ندریده است کسی

آه ای عمۀ سادات، چه دیدی در شام
آه ای زینب کبری، چه کشیدی در شام

شاعر: #بردیا_محمدی