نمایش جزئیات

قسمت اول روضه امام‌حسین علیه السلام شب اول محرم۱۴۰۰ سید مجید بنی فاطمه

قسمت اول روضه امام‌حسین علیه السلام شب اول محرم۱۴۰۰ سید مجید بنی فاطمه

نسیم پرچم خون خدا می آید
دوباره بوی اسپند عزا می آید

بیایید ای فدائیان شاه مظلوم
دَمِ هَل مِن مُعین از کربلا می آید

تا عطر پرچم آمد از راه
اشک دمادم آمد از راه

اِحرام عاشقی ببندید
ماه مُحرم آمد از راه

حسین جانم حسین جانم اباعبدالله

دلم افتاده در دام اباعبدلله

*الحمدلله مادرامون با محبت تو مارو بزرگ کردن حسین! ،الحمدلله توی این روزگار توی این شلوغیا و گناهای دنیا حسین جان! هنوز اسمت میاد دلم میلرزه*

دلم افتاده در دام اباعبدلله
پریده بر سر بام ابا عبدالله

من آن هیچم من آن پستم من آن ناچیزم
که قیمت دارم از نام ابا عبدالله

من کُشته‌ی غم حسینم
مدیون پرچم حسینم

*خدا رحمت کنه اونایی که پرچم دادن دستمون، گفتن: جلو دسته های سینه زنی بیا...*

عالم نمی‌آید به چشمم
وقتی در عالمِ حسینم

حسین جانم حسین جانم ابا عبدالله

دوباره در دلم شور عزا افتاده

*میخوام براتون روایت بگم، ما این شب ها دور هم جمع میشیم برای عزیز فاطمه گریه کنیم،  "خدمت امام صادق رسید، عرض کرد: آقا جان! وقتی کسی که از دنیا میره یا به شهادت میرسه بعدش براش عزاداری میکنن، اما چرا وقتی ماه مُحرم شروع میشه هنوز حسین به شهادت نرسیده شیعیان این چنین میکنن قبل شهادتش؟ حضرت صادق علیه السلام فرمود: آخه وقتی هلال اول ماه محرم دیده میشه، ملائکةُ الله، به اذنِ مادرم زهرا پیراهن خونین و پاره پاره‌ی حسین رو از عرش آویزان میکنن، مادرم پیراهن حسین رو به سمت زمین میتکاند، صیحه ای میزنن، شیونی میکنن، همه‌ی اهل زمین بی قرار میشن..."
یعنی اگر امشب داری گریه میکنی به گریه‌ی فاطمه گریه ....*

دوباره در دلم شور عزا افتاده
صدای ناله در عرش خدا افتاده

سرت بر نی تلاوت می کند قرآن را
تنت اما در این صحرا رها افتاده

ای تشنه لب، سالار زینب
در خاک و خونی، یار زینب

برخیز از جایت که دنیا
دارد سَرِ آزار زینب

*اگر مردا بلند بلند گریه نمیکنن بگم زن ها واسه حسین بلند بلند گریه کنن، چون پیغمبر فرمود: زهرا جان! یه عده ای میان برای حسینت مثل زنِ جوان مُرده داد میزنن...
 آی رفقا! همچین که از مسیر خانه میای خیابون، جایی رو نمیگم، بازار رو نمیگم، اما اینجا که این همه برای عزاداری اومدن، میدونی همه چشماشون پاکِ، همه حسینی هستن، اما بازم مراقبی میگی: از جایی برم چشمی به چادرِ  زن و بچم نیفته...
 اما بمیرم، این روزگار یه کاری کرد که زینب بود و یه مشت نامحرم دورش... دستت بیاد بالا، میخوام از انتهای نفس داد بزنی، زن و مرد، پیر و جوان، شب اولیِ بلند صدا بزن: یا حسین*...