حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

قسمت اول روضه حضرت رقیه سلام الله علیها شب سوم محرم۱۴۰۱ حاج محمد طاهری

قسمت اول روضه حضرت رقیه سلام الله علیها شب سوم محرم۱۴۰۱ حاج محمد طاهری

از حرم رفتی و آتش زده شد بال و پرم  
بعدِ تو ریخته شد خاک یتیمی به سرم

*يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي! ..*

چه فراقی و چه داغی که ندیده چشمم
در همین فاصله از زندگی مختصرم

چند روزی‌ ست که از حال دلم بی خبری
چند روزی ست که از حال سرت بی خبرم

شانه‌ی سنگ شده جای سر دختر تو
جایِ آغوش تو ای کوه ترین مرد حرم

*گفت بابا: *

مو ندارم به سر و سوخته گیسویی که
می‌رسیده است زمانی قد آن تا کمرم

کاش میشد که دوباره به مدینه برویم
تا که انگشتری از شهر برایت بخرم

کفتر جلد سر و دوش عمویم بودم
حال با حرمله و شمر و سنان همسفرم

سیلی و هلهله کم بود که با زخم زبان
هر کسی زد نمک طعنه به زخم جگرم

گر‌چه گیسو و سرم سوخت ولی شکر خدا
معجر سوخته ای هست ببندم به سرم

کاش می شد که نخی از گل پیراهن تو
باخودم محض تبرک به مدینه ببرم

آبرو بود که از کاخ ستم  می بردم
باهمین اسلحه ی اشک و همین چشم ترم

دست و پا گیر‌ شدم مرحمتی کن بِبَرم
که در این قافله با تاول پا دردسرم