نمایش جزئیات

مدح خوانی ولادت حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام حاج حسین سازور

مدح خوانی ولادت حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام حاج حسین سازور

شور و شوق از دلم قرار گرفت
خبر از وصف روی یار گرفت
عشق معشوقه را به کار گرفت
در کرمخانه کار و بار گرفت
شهر ری بوی نو بهار گرفت

بوی عطر از سوی قَرَن آمد
پسرِ مردِ صف شکن آمد
اُسوه‌ی جنگ تن به تن آمد
نوه‌ی حضرتِ حسن آمد
بوسه باید از این نگار گرفت

صحبت از این مقام که آسان نیست
شأن تو بر زمانه پنهان نیست
هر که شد نوکرت پشیمان نیست
بی تو تهران به غیرِ زندان نیست
شهر تهران زِ تو عیار گرفت

علم فقه و کلام داری تو
حکم دین از امام داری تو
در کلامت پیام داری تو
دسته دسته غلام داری تو
حوزه از یمن تو وقار گرفت

بوی تربت وزید در حرمت
شده باران شدید در حرمت
یوسف از ره رسید در حرمت
دست خود را برید در حرمت
اعتبارش از این دیار گرفت

شب جمعه که من خمار شدم
از گناهان پر از غبار شدم
فارغ از ایل و از تبار شدم
به گدا پیشگی دچار شدم
دست من را سر قرار گرفت

یک شب جمعه دوری ات سخت است
تا تو هستی خیالمان تخت است

.