نمایش جزئیات

سینه زنی حضرت زهرا سلام الله علیها کربلایی محمدحسین حدادیان

سینه زنی حضرت زهرا سلام الله علیها کربلایی محمدحسین حدادیان

اگه عبای مرتضی همیشه وصله خورده بود
خوش بود دلم همین عبا دل زهرا رو برده بود

سالگرد ازدواجمون براش یه چادر خریدم
فاطمه هم این عبا رو هدیه برام آوُرده بود

این روزِ خوب زندگی یه روزی ام بدش رسید 
چادر خاکیش و دیدم کاش علی اون روز مرده بود

حالا نیستی ببینی فاطمه از اون همه تاب و تبت 
دعاهای نیمه شبت چه خانومی شد زینبت
 وای وای، دنیا چه نامرده 
وای وای، با علی بد کرده

حبیبه! نرو‌ علی غریبه...

خانومم‌ مثل قدیما، مثل اون قدیم‌ ندیما
تو بخندبازم هوایِ، خونه مون مثل قدیم شه

خانومم‌‌ هم بودی همسر، هم برام بودی یه مادر
بابای یتیمای شهر، بعد تو باید یتیم شه
 خانومم بگو ایشالا، خوب میشم نرم دم‌چاه
شب مرگِ زندگیم شه، اگه باز حالت وخیم شه 

فاطمه! آسمون من به‌جونِ من 
تو هستی صاحب خونه سایه بونِ من

قد کمون‌ من، جوون‌من 
از زخم سینه ات داره میره خون‌ِ من
 شد دعای من، نوای من 
خدا تورو‌ نگه‌ داره برای من

یه نگاه ببین، فقط همین
آسمون ابری تره یا چشای من؟

حبیبه! نرو‌ علی غریبه...

.