حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی
نمایش جزئیات
سینه زنی حضرت زهرا سلام الله علیها سید رضا نریمانی
بمیرم که تو بستر افتاده ای
برا رفتن انگار که آماده ای
ازم رو نگیری شب آخری
تویی که فقط همدم حیدری
نداری تَوُونی دیگه نیمه جونی
نرو از کنارم تو خیلی جَوُونی
سکوتت رو بشکن بزن حرفی با من
عزیزم نمیشه ازت دل بریدن
چه روزای سختی شده
دل نگرون بچه هام
چه شهریِ هر جا میرم
بهم نمیدن جواب سلام
حیدرو تنها نذار...
حسن که نگفت از توکوچه برام
واسه اینکه بیشتر نشه غصه هام
غمت رو تودیگه نریز تو دلت
بگو از توی کوچه و قاتلت
بگو که یه نامرد تو اون روز پردرد
چطور اومد و چادرت رو لگد زد
بگو از چشِ تار، کبودیِ رخسار
بگوچی شد اون روز که خوردی به دیوار
با کینه ی از من اومدن
سیلی به روی تو زدن
دیگه نرفت از اون به بعد
یه خواب راحت حسن
نمازات عزیزمنشسته شده
بمیرم که پهلوت شکسته شده
اینا از همون روز که پشت در
تو رفتی که باشی برا من سپر
رسیدن با هیزم در خونه مردم
توی اون شلوغی صدای تو گم شد
تا بال وپرت سوخت دل دخترت سوخت
تو بودی تو آتیش ولی حیدرت سوخت
زندگیم وبهم زدن تا که لگد زدن به در
در افتاد و رد شدن از روی تنت چهل نامرد
صدای در، دری که تو شغله سوخت
دری که میخ و توی سینه دوخت
صدای جیغ، تویِ خاکستر و دود
کی میدونه، چرا تمام صورتت شده کبود
یا زهرا ...
.