نمایش جزئیات
سینه زنی وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها کربلایی محمدحسین پویانفر
اباالفضل، نورِ دو عینم
اباالفضل، یارِ حسینم
نبودم کربلا اما، همیشه دیده گریونم
به یاد روز عاشورا، پریشونه پریشونم
شنیدم از لب زینب، مصیبتها رو میدونم
یه گوشه از بقیع واسه، حسینم روضه میخونم
میام رو، خاکا میشینم
همیشه، زار و حزینم
اباالفضل، نورِ دو عینم
اباالفضل، یارِ حسینم
به یادعصر عاشورا، چشام خونه دلم زاره
تو رفتی و همه گفتن؛ که زینب بی علمداره
رقیه بی عموجونش، توی صحرا شد آواره
نمونده بود برای اون، نه خلخال و نه گوشواره
حرم رو، تنها که دیدن
خیامو، آتیش کشیدن
اباالفضل، نورِ دو عینم
اباالفضل، یارِ حسینم
شریکم با غمِ زینب، ببین قدِ کمونم رو
شنیدم روضه هایی که، گرفت از من امونم رو
میدونم که شهید کردن چهارتا پهلوونم رو
جدا کردن دودستایِ اباالفضل جوونم رو
به خیمه، آبی نبرده
به چشمش، سه شعبه خورده
اباالفضل، نورِ دو عینم
اباالفضل، یارِ حسینم
شنیدم که حسین من، به مقتل دست و پا می زد
کجا بودی اباالفضلم؟ تو را زینب صدا میزد
به مقتل ازدحامی شد، یکی سنگِ جفا می زد
یکی با تیر و با نیزه، یکی هم با عصا می زد
حسین ای، صدپاره پیکر
حسین ای، غریبِ مادر
.