حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه امام هادی علیه السلام کربلایی محمدحسین پویانفر

روضه امام هادی علیه السلام کربلایی محمدحسین پویانفر

یا امام العَصر یا کهفَ الاَمان
یا جمالَ الکَون یا قطبَ الزَّمان
 
اى ز فیضت ما سِو الله برقرار
وى طُفیلِ هستی ات کون و مکان
 
اى سپهر عدل و مصباحِ یقین
وى جنابت قبله ی کرّوبیان
 
بنده ی درگاه تو افلاکیان
ریزه خوار خوانِ تو پیر و جوان
 
اى نگهدارنده ی دین خدا
وى پناه و مُنجى مستضعفان
 
صبر ما زین شام هجران شد تمام
رفت از کف طاقت و تاب و توان
 
اَلفراقُ اَلفراقُ اَلفراق
اَلامانُ اَلامانُ اَلامان
 
لا تَدعنا فِى النوائب اَلغیاث
اَدرک العبد الضعیف المُستهان
 
حجّت اللّهى و مصباحِ هدى
ز امر یزدانى به عالم حکمران
 
آنکه سر بگذاشت بر خاکِ درت
خاک درگاهش بود رشک جنان
 
لاینال الجنة الّا مَن یکون
شیعة المهدى امام انس و جان
 
من تو را تا جُسته ام حق جُسته ام
اى سلیلِ خاتم پیغمبران
 
هر که سر برتافت از درگاه تو
گشت محکوم عذاب جاودان
 
در جلال و قدر تو حیران عقول
در بیان مدح تو اَلکن زبان
 
یا امینَ الله عَجِّل فى الظّهور
وانْصُرِ الاِسلام بِالنّصرِ العیان
 
اوفِتاده دین و احکام خدا
شرح و تفسیرش به رأى جاهلان
 
در نظامات و هدایتهاى شرع
باب تحریف آمده اندر میان
 
ریشه ی بیداد و نامردى بزن
پُر ز انصاف و عدالت کن جهان
 
کاخ استکباریان کن منهدم
سرنگون کن رایت وهّابیان
 
یا ولىَّ الله «لطفى» را مخواه
بیش از این اندر فراقت خسته جان
  
#شاعر آیت الله صافی گلپایگانی
 
خبر گریه ی گرفتاران..
میرسد شب به شب به دلداران
 
این قبیله به فکر ما هستند
پیرشان کرده غصه یاران
 
نخ تسبیحشان که میچرخد
سَرِ پا میشوند بیماران
 
سر به دیوار اهل بیت زدیم
خوش به احوال سر به دیواران
 
ما گنهکارهای آلوده
پشتمان گرم شد به غفاران
 
دل ما تنگِ سامرا شده است
ما و آقا و نم نم باران!
 
ما طلبکار این کریم شدیم
بس که رو داده بر بدهکاران
 
یوسف سامرا نگاهی کن
ناز بفروش بر خریداران
 
شیرها پوزه میکشند به پات
تشنه ی کُشتن تو خونخواران
 
*متوكل ميخواست آقارو اذيت كنه، دستور داد امام هادي رو در قفس درنده ها رها كنند، بعد از دقايقي نگاه كردن ديدن شيرها پوزه هاشون رو به پاي امامِ هادي ميكِشن...* 
 
اهل عالم غم و محن بس ماست
این که بی کس شده همه کَس ماست
 
گرچه از زهر حال مضطر داشت
به دلش داغهای بدتر داشت
 
حجره از ناله ی اَنَا العَطشان
حال و روزی شبیه محشر داشت
 
علی بن جواد این آخر
ذره ای خاک کربلا برداشت
 
آب شرمنده ی لبانش شد
اثر تشنگی به حنجر داشت
 
آنقدر بین حجره می غلطید
جای خونمردگی به پیکر داشت
 
بعد ازآن مجلس شراب فقط
از غم عمه دیده ی تر داشت
 
 * يا امام هادي! مجلسِ شراب بردن شمارو، اما ناموست همراهت نبود، شراب تعارفت كردن، اما خواهرت كنارت نبود، ناموست همراهت نبود، چشم نامحرم نبود، يه عده اراذل و اوباش تماشا نمي كردن...*
  
«اَلاَمان از حكايتِ زينب
آنكه در تشت آسمان را ديد
 
آنكه در هجومِ نگاهِ نامحرم
لب و تشت و خيزران را ديد»
 
*يه وقت ديدن داره صدا ميآد، يزيد داره با چوب خيزران بر لب تشت ميزنه، بچه هاي كوچيك هي سرهاشون رو پايين كردن، دخترها روي پنجه ي پا بلند شدن، چه خبره؟ يه وقت ديدن سر بابا ميان تشت...*

بعد از آن مجلس شراب فقط
از غم عمه دیده ی تر داشت
 
 این لباسش اگر چه خاکی شد!
باز آقا لباسِ دیگر داشت!
 
گرچه سردرد اذیتش میکرد
هرچه هم بود لااقل سر داشت
 
دور و بر خنجری به دستی نیست
قاتلش را کجا برابر داشت؟!
 
دخترش گرچه داغدارش بود
پشت صد پرده بود و معجر داشت
 
روضه ي من فقط همین جمله ست
پسرش را کنارش آخر داشت
 
کربلا داغ بر دلم خورده
وای از آن تشنه ی پسر مُرده!
 
#شاعر پوریا هاشمی
 
 *روز شهادت آقا امام هادي سامرا قيامتي شد، همه آمدن با احترام بدن امام هادي رو بلند كردن، وقتي امام هادي رو داخل قبر گذاشتن، آقا امام حسن عسكري صورت بابارو روي خاك گذاشت، محاسنِ بابارو روي خاك گذاشت... اما دلا بسوزه برا اربابِ بي كفنمون حسين"السَّلَامُ عَلَى غَرِيبِ الغُرَبَاء، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى" بميرم برا اون آقايي كه يه عده روستايي جمع شدن، بدنش رو خواستن به خاك بسپارن، اما چه بدني؟ پاره پاره، پامال اسبها، بدني كه سَر چهل منزل فاصله داره..."يا مظلوم!..."
 
ميان يك گونيِ پاره سر او را بردن
آبرويِ همه عريان به روي صحرا مانده
 
 * امام سجاد هم روز يازدهم از همه بيشتر گريه مي كرد، بي بي زينب فرمود: پسرِ برادرم! اينجوري بي قراري من با بچه ها چكار كنم؟ صدا زد: عمه جان نگاه كن، اين حرامي ها بدن هاي كشته هاي خودشون رو نماز خوندن، دفن كردن، اما هر طرف نگاه ميكنم، عزيزانم"بلا غسلٍ و لاكفن...* ناله بزن: يا حسين!...*
 
 شعله خوب است به پرم بزند
لحظه سوختن سرم بزند
 
مادرت را بگو در این شبها
یک سری هم به مادرم بزند
 
آنکه ما را به اکبرت بخشید
به نفسهای اصغرت بخشید
 
رحمتش را برام کامل کرد
مادرم را به مادرت بخشید
 
پای روضه کمالمان بادا
گریه کردن روالمان بادا
 
همه آواره توییم حسین
شیر مادر حلالمان بادا
 
ماه رجب مارو به كربلا برسان...

.