حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

مدح خوانی ولادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام کربلایی محمدحسین حدادیان

مدح خوانی ولادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام کربلایی محمدحسین حدادیان

عاشق شدیم و خون جگری خواستیم ما
در جاده تو دربدری خواستیم ما
 
بى دردسر، وصال گوارا نمیشود
در راه وصل، دردسرى خواستیم ما
 
سنگ ملامت از همه خوردیم سالها
در کوچه ات اگر گذرى خواستیم ما
 
از دربدر شدن بخدا خسته نیستیم
آوارگى بیشتری خواستیم ما
 
حتماً  تو هم نظرى داشتی به ما
وقتیکه که گوشه ی نظرى خواستیم ما
 
در خانه راه دادى و بالا نشانده ای
ورنه گلیم پشت درى خواستیم ما
 
حالا شبیه فطرس پرسوخته، همه
زانو زدیم و بال و پرى خواستیم ما
 
بالیم و در هوای تو پر در میاوریم
امشب ز کربلاى تو سر در میاوریم
 
یادش بخیر گوشه ایوان حسین جان
یادش بخیر نَم نَمِ باران حسین جان
 
پایین پا درست زمین گیرِ تو شدیم
یادش بخیر دیده ی گریان، حسین جان
 
یک پیرمرد رو به حرم گریه اش گرفت
یادِ مدینه گفت حسن جان، حسین جان
 
ما در همان زیارت اول عوض شدیم
یادش بخیر توبه و غُفران، حسین جان
 
یادش بخیر کودکی ام بین دسته ها
پرچم به دوش بین خیابان، حسین جان
 
یادش بخیر پشت دَرِ تکیه محل
دعواى کودکانه طفلان، حسین جان
 
یادش بخیر نوحه ترکى روضه ها
با لحن آذرى سنه قربان، حسین جان
 
ما در همین حسینیه ها قد کشیده ایم
با چشم خویش معجزه بسیار دیده ایم
 
بر تو رسول با دل بی تاب گریه کرد
تکبیر هفتمین تو محراب گریه کرد
 
روز تولد تو کفن ها گریستند
روز نخستِ آمدنت آب گریه کرد
 
آنقدر از لبت اَنَاالعطشان شنیده شد
تشنه گریست، بهر تو سیراب گریه کرد
 
مقتل نوشته است غروب دهم که شد
بر غربت تو مَرکبِ اصحاب گریه کرد
 
بر حال جسمِ بى کفنت روى خاکها
خورشید سینه میزد و مهتاب گریه کرد
 
مقتل نوشته است که در مجلس شراب
خیلی سَرِ بریده ی ارباب گریه کرد
 
قربان آن سه ساله که کُنج خرابه ها
وقتی پرید، نیمه شب از خواب، گریه کرد
 
ماهم براى غربت تو گریه میکنیم
گوشه کنار هیات تو گریه می‌کنیم
 
#شاعر سید پوریا هاشمی
 
من برای تولدت ارباب
 دوست دارم که پیروهن بخرم
 
نه! نه! تو هنوز هم بی کفن هستی
باید امروز یک کفن بخرم
 
رحمت الله واسعه نظری
من حرم لازمم تو با خبری
 
کاش بودم سگ دربان اباعبدالله
یکی از پیرغلامان اباعبدالله
 
کاش مانند حبیب ابن مظاهر جانم
بارها بود به قربان اباعبدالله
 
پادشاهی دو عالم کند آن کس که شود
نوکر گوش به فرمان اباعبدالله
 
پیش ما مذهب هرکس به خودش مربوط است
ما که هستیم مسلمان اباعبدالله