نمایش جزئیات
مدح ولادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام حاج اسلام میرزایی
خواهان تو هر قدر هنر داشته باشد
اول قدم آن است جگر داشته باشد
جز گریه ی طفلانه ز من هیچ نیاید
دیوانه محال است خطر داشته باشد
با ما جگری هست که دست دِگران نیست
از جرات ما کیست خبر داشته باشد؟
اینجا که حرام است پریدن ز لبِ بام
رَحم است بر آن مرغ که پر داشته باشد
تیرِ کرمِ تو بکند کارِ خودش را
هر چند گدای تو سپر داشته باشد
در فضل تو اُمّید برای چه نبندم
جایی که شب اُمّیدِ سحر داشته باشد
رحمت به گدایی که به غیر تو نزد روی
هرچند که خلق تو گهر داشته باشد
خورشید قیامت چه کند سوختگان را
در شعله کجا شعله اثر داشته باشد؟
ما را سر این گریه به دوزخ نفروشند
حاشا که شرر هِیزُم تر داشته باشد
ما حوصله ی صف کشیِ حشر نداریم
باید که جِنان درب دِگر داشته باشد
ما را به صف حشر معطل نکن ای دوست
هر چند که خود قند و شکر داشته باشد
دانی ز چه رو زَر طلبیدم زِ در تو
چون وقت گدا قیمت زَر داشته باشد
ما در تو گریزیم ز گرمای قیامت
مادر چو فراری زِ پسر داشته باشد
جز گریه رهی نیست به سرمنزل مقصود
هِیهات که این خانه دو در داشته باشد
عدلش نرود زیر سؤال آن شه حاکم
گر چند نفر را به نظر داشته باشد
گفتی که بیایید ولی خلق نشستند
درد است که شَه سائل کَر داشته باشد
گفتی که بیا هر آنچه خواهی بطلب
من آمدم و کرب و بلا میخواهم
#شاعر محمد سهرابی
.