حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام به نفس سیدمجیدبنی فاطمه

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام به نفس سیدمجیدبنی فاطمه

ای که آوازه‌ی مسیحا را نفخات تو‌می کند احیا 
ای که دریای بیکرانه‌ی عشق با نگاه تو میشود دریا
 
من که مجنون گیسوان توامبه چه کار آیدم دگر لیلا
آنقدر روشنی که از خجلت ماه امشب نمی‌شود پیدا
 
ماه هستی و آسمان هر شبزیر چتر تو میکند ماوا
سائل خانه پر از کرمتطعنه دارد به ملک استغنا
 
حاصلش نیست جز پشیمانی هر که از سفره تو گشت جدا
هر که رسوای گیسویت باشدصبح محشر نمیشود رسوا
 
لذت خاکساری ام را من به ملک هم نمیدهم حتی
روی چشم فرشته جا داری ای مسیح مقدس دنیا
 
آه باب الحوائج طفلان "کاشِفِ الکَربِ سِیدُ الشهدا"
سر پناه مؤدب زینب جبرئیل مُقَرَّب مولا
 
تو که هستی کنیز زاده ی عشق خادم خانواده ی زهرا
پای بوس تو حضرت آدم دست بوس تو حضرت عیسی
 
زائر چشم های تو باران تشنه‌ی مشک پارت دریا
مشک بر دوش خیمه های عطش "اَلسَلامُ عَلیکَ یا سَقا"
 
قد طوبی‌ییت زبانزد شدبه به از این همه قد و بالا
معجزه پشت معجزه دیدم به من افتاد تا نگاه شما
 
گوشه ای از نگاه تو سلمان می‌نماید تمام دنیارا
واژه ای مثل با خدا بودن پای چشم تو می‌دهد معنا
 
روی پیشانی تو می‌بینم اثر بندگی به پای خدا
دست های بریده ات محشرروی دست شفیعه‌ی کبری
 
دامنت را فرات می‌گیردیعنی "الغوث" یعنی "ادرکنی"
شیر ام البنین حلالت بادتشنه برگشته از لب دریا
 
من به چشمت چنین لقب دادم دو نگهبان زینب کبری
ای همه کاره‌ی عزای حسین نمک سفره های عاشورا
 
تو چه کردی که عاشق شده اندارمنی های روز تاسوعا
پاسبانِ مخدرات حرم ای غرور تمام معجر ها
 
دست های تو بر زمین افتادجانِ عالم فدای تو بادا
چه به روز سر تو آوردندروی نیزه چه میکنی آقا
 
روی نیزه کمی تحمل کن تا نیفتی به دامن صحرا
قبر تو کوچک است باریک است من نفهمیدم هنوز چرا؟
 
 
اینقدر خانم فاطمه‌ی بنی کلاب خانم ام البنین خوشحال شد خدا بهش پسر داده، همه‌ی مادرها بلا استثنا دهمین بچه اش هم که باشه میخواد ببینه وقتی بچه به دنیا میاد بابای بچه چه عکس العملی داره، مخصوصا اگر بچه‌ی اول باشه. هرچی نگاه کرد ببینه امیرالمؤمنین میخواد چه کنه با دیدن گل پسرش همچین که عباس رو بغل گرفت دیدن دستاشو بیرون آوُرد هی نگاه میکرد می‌بوسید، چشم های بچه رو می‌بوسید، گفت: آقا نکنه بچه ام ایرادی داره داری دستاشو میبوسی؟ امیرالمؤمنین فرمود: اُم البنین! فقط یه جمله بهت میگم، من اول کسی هستم که دستاشو میبوسم اما آخرين کسي كه ميبوسه حسینه...
.