نمایش جزئیات
مدحوتوسل ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه به نفس کربلایی حسین طاهر
ای خدا، روزهای دشواریست
غمگرفته تمام دنیا را
ما به سویت پناهآوردیم
جانِ مهدی، نگاه کن ما را
سربهزیر آمدیم و شرمنده
ناله و اشک و آه آوردیم
ای طبیب همه مریضیها
سرطانِ گناه آوردیم
بینِ آشفتگی این عالم
خواستی تا که امتحان بشویم
ما ولی آمدیم اینجا که
بیمهی صاحبالزمان بشویم
یک بلا آمدهست و این نوکر
دیگر آن یار غیرتی تو نیست!
آه، آقا! ببخش، هیچکسی
نگران سلامتی تو نیست
ای به قربان جدّ تشنهلبت
سفری آرزوی ما شده است
راه را بستهاند، کاری کن
دلمان تنگ کربلا شده است
«این دل تنگم غصه ها دارد
گوییا میل کربلا دارد »
کاش زوّار کربلا امشب
بر تن در حصیر، گریه کنند
جای ماها که از حرم دوریم
تا خود صبح، سیر گریه کنند
بی تو تنها عذاب، سهم من است
غصّه و اضطراب، سهم من است
بر در بسته میخورم هربار
تشنه هستم، سراب سهم من است
پسر فاطمه ببخش ولی
تو خودت از خدا تمنّا کن
ما بعید است، مرد راه شویم
راه برگشت را خودت وا کن
پسر مهزیار میداند
ماجراهای غربتت کم نیست
بین ما مردمی که میبینی
سیصدوسیزده نفر هم نیست
روز برگشتن تو، دیدنی است
به خدا روز خوش، رسیدنی است
و به قدر هزاروسیصد سال
حرفهای دلت شنیدنی است