حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام به نفس حاج احمد نیکبختیان

روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام به نفس حاج احمد نیکبختیان

من از این داغِ نفس گیر، چه باید بِکـنم؟
در غمِ غربتِ، تقدیر، چه باید بِکُنم؟

به روی دست من ای آیه ی مُزَّمِّل  من
با گلوی شده تفصیل، چه باید بکنم؟

*با چه رویی برگردم طرف خیمه، آخه رباب میخواست بچه رو‌ دست حسین بده خیلی سفارش کرد ...*

به روی دست رویش را بپوشان
به پیشِ باد مویش را بپوشان

ببین تیرو کمانِ حرمله را 
سفیدی گلویش را بپوشان

ماهی تُنگِ تَلَظِّی سرِ قلاب شده
با لبِ خشکِ تو، درگیر، چه باید بکنم؟

سه لبِ تیر شده در گلوی کوچکِ تو
باعث این همه تغییر، چه باید بکنم؟

گُلی که خشکه چیدن نداره
جون دادنِ غُنچه دیدن نداره

رو دستِ بابا، جوجه کبوتر
میزنه دست و پا، بیچاره مادر

دیگه نمیگیره برای آب بهونه
مادرهنوز تو خیمه لالایی میخونه

این ناله های مادره یاگریه های اصغره
یاخنده های لشکره، واویلا

رفت و گُلِ سَر نیزه شد
چون لاله ای بر نیزه شد
تقدیرش آخر نیزه شد، واویلا

لای لای علی، لای لای علی، لالایی

*وقتی بچه رو پشت خیمه ها دفن کردحسین،
اون لحظه ای که سرها رو بالا نیزه زدن، رباب تودلش گفت سر عَلیم بالای نیزه نمیره.. بچمو حسین دفن کرد...اما نانجیبها چه کردند! یه وقت نگاه کرد دیدسرِ عَلی بالای نیزه هاست....*

«این سیبِ سرخ نیست سرِ اصغر من است»