نمایش جزئیات
مناجات ویژۀ ماه مبارک رمضان به نفس حاج محمودکریمی
عبدِ فراریام؛ به دَرت باز آمدم
اقرار میکنم که گُنه کارم و بدم
اعلان صلح و آشتی از جانبِ تو بود
باور نمیکنم که بخواهی کنی رَدم
سنگینی گناه زِ پایم فکنده است
جز تو، که دست گیرد و جز تو، که بخشدم
ای وایِ من که چون به درت توبه میکنم
سر میزند دوباره گناهِ مجددم
با آنکه عهد خویش شکستم هزار بار
این دفعۀ هزار و یکم باز آمدم
خواهی ببر به دوزخ و خواهی ببر بهشت
من عاشق محّمد و آل محّمدم..
معبودِ من! چگونه بسوزی در آتشش؟!
دستی، که من به دامنِ آل علی زدم
رَه دور و لرزهِ بر قدم و قبر پیش رو
در زیرِ کوههای گُنه خم شده قدم
سرمایه ی گداست همان دستِ خالی اش
من آمدم گدایی و خالی بُود یَدم
«میثم» که نیست در خورِ بخشش گناهِ او
بخشی مگر به حیدر و زهرا و احمدم
#شاعر:استاد سازگار
بر خوان غم، چو عالمیان را صَلا زدند
اول صَلا به سلسله ی انبیا زدند
نوبت به اولیا که رسید، آسمان تپید
زآن ضربتی که بر سرِ شیرِ خدا زدند
آن در که جبرئیلِ امین بود مَحرمش
اهل ستم به پهلوی خَیرُالنِّسا زدند
بس آتشی زِ اخگر الماس ریزه ها
افروختند و بر جگر مجتبی زدند
وانگه سُرادِقی که ملک محرمش نبود
کَندند از مدینه و در کربلا زدند
پس ضربتی کز آن جگرِ مصطفی درید
بر حلقِ تشنه ی خلفِ مرتضی زدند
اهل حرم، دریده گریان، گشوده مو
فریاد بر درِ حرم کبریا زدند
#شاعر :محتشمکاشانی