نمایش جزئیات

سینه زنی و توسل ویژهْ شهادت امام صادق علیه السلام به نفس کربلایی مجتبی رمضانی

سینه زنی و توسل ویژهْ شهادت امام صادق علیه السلام به نفس کربلایی مجتبی رمضانی

از اشک خون ای بقیع خاکت و گل آرایی کن
این مهمون آخره خوب ازش پذیرایی کن 

آروم تر بگیر تو آغوش خسته است این تنِ سال خورده 
پینه بسته روی شونه اش از بس کیسه ی نون برده 

بقیع گریه کن! کم بشه غربتش 
بقیع خون ببار! خاکیه تربتش

امان، ای امان، ای امان، ای امان

بین دود و شعله ها یادِ مادرش زهرا بود
پُشت مرکب بردنش یادِ زینب کبری بود

پیش چشم اهل خونه بردن نصفِ شب آقا رو
دختر کاش میگفتن آیا میبینیم دیگه بابا رو

دیگه قامتِ همسری خم نشد
یه مو از سرِ دختری کم نشد

امان، ای امان، ای امان، ای امان

پیرمردِ بی رمق، دیگه از نفس افتاده
توی کاخِ قاتلش چند ساعت رو پا وایساده

جای خونواده اش اَمنه اینجا از طناب حرفی نیست
از چوب و لب و تشتِ زَر حتی از شراب حرفی نیست

جای سُمِّ اسب رو تنش نیست دیگه
کسی دنبال پیرهنش نیست دیگه

امان، ای امان، ای امان، ای امان