حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

زمزمه و روضه ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی

زمزمه و روضه ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی

*راوی میگه: رفتم خدمت امام صادق‌علیه السلام، مولای من نشسته بود، خرما میخورد... فرمود: بشّار بیا خرما بخور، گفتم: آقا! نمیتونم، من داشتم می اومدم محضر شما، یه منظره ای دیدم تو شهر کوفه، الان هم حالم اصلا خوب نیست.
آقا فرمود چی دیدی بشّار؟ آقا! دیدم یه زنی رو مامورا کتک می زنند. هر چی صدا میزنه من رو کمک کنید، کسی جوابش رو نمیده...
آقا فرمود: بَشّار مگه چه کار کرده بود که این جوری می زدنش؟ گفتم: آقا! از مردم پرسیدم، گفتند: این زن پاهاش به یه سنگی گیر کرده، لغزیده روی زمین افتاده، تا زمین خورده صدا زده: یا زهرا! خدا نبخشه اونایی رو که تو رو زمین زدند، یا زهرا! خدا نگذره از اونایی که تو رو کشتند.
بشار میگه: آقا شروع کرد های های گریه کردن، محاسن مبارکش تر شد، شونه هاش تکون می خورد. فرمود: بَشّار! بلند شو بریم مسجد براش دعا کنیم....*

آقامون یه بار شنید، تو کوچه ها، زنی زمین خورد
گفتن اون زن روی خاک، با گریه اسم مادر و برد

اسم فاطمه که اومد، آقا خیلی گریه می‌کرد
گفت: بمیرم واسه مادر، امون از اون دستِ نامرد

کاش بگن که پشت اون در
زهرا نبوده زهرا نبوده زهرا نبوده

واسه صورتش بسوزم
هنوز کبوده هنوز کبوده هنوز کبوده

«برای غمت بمیرم
امامِ صادق امام‌ِ صادق »

آقا بود گرم نماز، که ناگهان، هجوم آوردن
بی عمامه بی عبا، کشون کشون، تو کوچه بردن

رسمِ نامردی این شهر، دیگه از جفا گذشته
نکِشید آقای ما رو، سِنّی از آقا گذشته

پیرمرد و پُشتِ مرکب
نمی‌کشونن نمی‌کشونن نمی‌کشونن

دستِ بسته تو دلِ شب
نمی‌کشونن نمی‌کشونن نمی‌کشونن

*آقا برای این مردم هر چی میگی یاد بابات علی می افتند، یاد مادرت زهرا می افتند...
برای عاشقات روضه امام صادق که میخونیم همش میگن: یازهرا...همه روضه خونا میگن: آقا خوش به حالت! همسرت، بچه هات نبودند...ندیدند...کسی بهشون جسارت نکرد...*

با یه ذکر یا حسین، چشم آقا، شد ناگهان تَر
آقا خیلی گریه کرد، برا حسین، اون شاه بی سر

گریه کرده واسه اون لب، که با خیزران کبود شد
واسه اون چادر و معجر، که پر از آتیش و دود شد

می‌خونه با گریه زاری
حسینِ مظلوم حسینِ تنها حسینِ تشنه

بمیرم کفن نداری
حسینِ مظلوم حسینِ تنها حسینِ تشنه

شاعر: رضا یزدانی

*معاویة اِبن وهب میگه: رفتم خدمت آقا امام صادق ،دیدم بعد از نماز سر به سجده گذاشتند داره گریه می کنه، میفرماید: "اَللّهُمَّ فَارحَمْ تِلكَ الوُجوهَ الّتي غَيَّرَتها الشَّمسُ" خدایا اینایی که آمدند کربلا، زیارت جد غریب من، صورتاشون آفتاب سوخته شد، تو به این صورتا رحم کن...*