نمایش جزئیات

مدح خوانی ویژهٔ دهۀ کرامت و ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمد رضا طاهری

مدح خوانی ویژهٔ دهۀ کرامت و ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمد رضا طاهری

زِ شوق شاخه ی طوبی ستاره می ریزد
به پای دختر موسی ستاره می ریزد

به روی خویش در آیینه میزند لبخند
خدا به خنده ی زهرا ستاره می ریزد

علی چه ذوقی کرده به خیر قدمش
ومُشت مُشت قمر با ستاره میریزد

نشسته زُل زده بابا به چهره ی دختر
به لحظه های تماشا ستاره می ریزد

به یُمن مَقدم این نو رسیده جبرائیل
زِ بام جَنتُ الاَعلا ستاره می ریزد

هزار مرتبه اللّه اکبرش گفته
براش چادرِ حوّا ستاره می ریزد

به چَشم روشنی نجمه آمده مریم
گلاب می پاشد یا ستاره می ریزد

خبر دهید به مردم کریمه آمده است
بیاورید تَمنّا ستاره می ریزد

کریمه ای که زِ یک گوشه چشم احسانش
میان سفره ی دنیا ستاره می ریزد

به بارش آمد نه قطره قطره که این ابر
به قَدر وسعت دریا ستاره می ریزد

فرشته ها همه تعارف کنند نُقل و نبات
نثار زینب آقا امام رضا صلوات

دوباره بَحر کرم در تلاطم آمده است
به جلوه طاهره یُذهِب عَنکُم آمده است

چه دیدنیست در آغوش حضرتِ نجمه
عزیز کرده ی مولای هفتم آمده است

دهانش آب نیفتاده بلکه نهر عسل
ز بوسه از لب سلطان هشتم آمده است

نگاه کن به دل ذره ذره ی هستی
زِ شوق آمدنش در تَرنُّم آمده است

تمام پنجره ها محو در تماشایند
مگر که حُسن خدا در تجسم آمده است

سلام کرده و در پای گنبدش خورشید
پِی جواب سلامٌ علیکم آمده است

سر گرفتن اذن طلوع  چون هر روز
از آسمان چهارم سوی قم آمده است

نشسته است دو زانو که مُستفیض شود
جناب خِضر به کسب تَعَلُّم آمده است

اگر که صحن عتیقش فرشته باران است
عجیب نیست آخه بهشت تبسم آمده است

چه احتیاج به خواهش کریمه با رِغبت
به استجابت حاجات مردم آمده است

امام از تو بخواهد که کم دلیلی نیست
کسی به جز تو سزاوار اِشفَعی لی نیست

سلام و عرض ارادت به محضرت بانو
رسیده ام بزنم حلقه بر درت بانو

به غیرِ گوشه بام تو آشیانم نیست
بریز دانه برای کبوترت بانو

امامِ تو به لبش مَزه ی فِداها داشت
زِ سیر در جَلَوات مُطهرَت بانو

ملیکه ای به تمام حریم اهلُ البیت
و خواهریِ تو فخر برادرت، بانو!

مُصَمم است به قربانی پسر این بار
خلیل دست به سینه برابرت، بانو!

زِ بی کرانه علم تو قطره ای کافی
 برای حوزه ی علّامه پرورت، بانو!

نگاه ملتمس زائر تو دل بسته
به دستگیریِ فردای محشرت، بانو!

*حاج شیخ عباس قمی نقل کرده: میرزای قمی را درعالم رویا دیدم پرسیدم. آیا خانوم‌حضرت معصومه روز محشر می تونه اهل قم رو‌شفاعت کنه یا نه؟ میرزای قمی فرمودن‌: شفاعت مردم‌ قم با من است .این خانوم شفیعه ی عالمه، روز محشر همه دست به دامان بی بی هستند ...*

فقط به نذر فرج این دو بیت هم روضه
ببخش میشود آزرده خاطرت، بانو!

به احترام شما را به قم که آوردند
نه سنگ و چوب که گُل بود بر سرت، بانو!

ندید سایه ای از ناقه ی تو نا محرم
نسیم کی شده نزدیک معجرت، بانو!