حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

سرود ویژهٔ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام اجرا در شده در سال۱۴۰۲ به نفس سید مهدی میرداماد

سرود ویژهٔ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام اجرا در شده در سال۱۴۰۲ به نفس سید مهدی میرداماد

«رضا جانم رضا جانم »

هر کی که نوکرت شد آقا شد 
زندگی با نور تو زیبا شد 

هر چی گره به کارمون افتاد 
با ذکر یا امام رضا وا شد

«رضا جانم رضا جانم»

بیچاره ها حاجت روا میشن 
تا مهمون باب الرضا میشن 

میون محشر زائرای تو 
با دستای خودت سوا میشن 

حال من از چشم ترم پیداست 
شوق من از بال و مرم پیداست 

بهشتی که میگردی دنبالش 
تو آینه کاریه حرم پیداست
 
تو آفتاب کشور مایی 
پشت و پناهِ رهبر مایی 

ایران تو عالم میدرخشه چون 
تو سایه ی روی سرِ مایی

«رضاجانم مولا رضا جانم» 

چشام تو صحن تو شناور شد 
لبام به اسم تو معطر شد 

تو هر دعا از برکت اسمت 
هرچی گرفتم صد برابرش شد

به من دلی مثل طلا دادی 
با دستای خودت جلا دادی 

پنجره فولاد و که بوسیدم 
بهم برات کربلا دادی 

«رضا جانم مولا رضا جانم»
 
خواستم تا شبی قلم بزنم
خط سرخی به روی غم بزنم
خواستم زیر سایه ی خورشید
در سیاهی شب قدم بزنم

تا که مخلوط عشق و عقلم را
باز از نو دوباره هم بزنم
مثل هر بار عشق آمد و من
لاجرم حرف از دلم بزنم

حرفِ دل حرف عشق حرف رضاست
باید از شاه طوس دَم بزنم
با دو بال کبوتری وارم
می پرم تا سری حرم بزنم

می پرم تا به ماورا برسم
به حریمی پُر از خدا برسم

باز امشب حرم چراغان است
در و دیوار ریسه بندان است
ابرها را ببین که آمده اند
باز وقت نزول باران است

ظاهراً باز کعبه می سازند
قبله گاهی که در خراسان است
آسمان با ستاره و ماهش
در زمینِ مدینه مهمان است

جبرئیل از بهشت آمده و
روی دستش گلاب و قرآن است
نجمه او را بغل گرفته ببین
لبش امشب چقدر خندان است

غرق گل­بوسه کرد رویش را
می زند شانه باغ مویش را

چون نسیم بهار آمده ای
چقدر باوقار آمده ای
از تنت بوی یاس می آید
ز کدامین دیار آمده ای؟

گفته بودی مدینه گریه کنند
با دلی بی قرار آمده ای
از دل زائران خسته ی خود
تا بشویی غبار آمده ای

کرده ای پهن دام عشقت را
آخر اینجا چه کار آمده ای؟
فکر کردی دلم اسیرت نیست
که به قصد شکار آمده ای؟

من از اوّل کبوترت بودم
جَلد صحن منوّرت بودم

هر زمان غصّه ای عذابم داد
نام تو بردم و شدم دل­شاد
میهمان نه که خانه زاد توام
خاک­بوس قدیم گوهرشاد

حرم تو فقط خراسان نیست
دل من هم شده رضا آباد
آمدم تا که حرفهایم را
بزنم با تو، هر چه بادا باد

چَشم در چَشم حلقه های ضریح
دست در دست پنجره فولاد
با دلی غرق خواهش آمده ام
قسمت می دهم به جان جواد

کربلای مرا هم امضا کن
راه آن را به روی من وا کن